کل نماهای صفحه

۱۳۹۴ مهر ۲۷, دوشنبه

سرمایه جهانی سد تحریمها را شکست سیل سرمایه گذاری در مسیر ایران

 پرده اول :سرمایه داری یک قانون ساده و کلی دارد که جواب میدهد بیشتر مصرف کن تا بیشتر تولید کنی و برای بیشتر مصرف کردن احتیاج به جمعیت بیشتر دارد . سرمایه داری برای نیل به این امر در دهه 60 انقلاب جنسی را درآمریکای شمالی و اروپا کلید زد تا در یک دوره 15 تا بیست ساله این استراتژی را بهره برداری کند  ولی حاصل کار ناامید کننده بود چون این جماعت بی نظم هرج و مرج طلب وفقط مصرف گرا بودند وحتی تمدن غرب را به محاق میبردند لذا سرمایه داری جهانی از آنان قطع امید کرد ولی این جمعیت مصرف گرا عامل بسیار خوبی بودند تا دولتهای غربی را وادار به ارائه خدمات رفاهی عامه کنند وسرمایه داری جهانی عموما از این راه باز هم منفعت برد .دولتهای غربی که خود را بازنده بزرگ این پروژه سوخته میدیدند تصمیم گرفتند تا روند مخرب را آهسته کنند لذا با بزرگ نمایی بیماریهایی مانند ایدز و همجنس گرایی سعی کردند تا افزایش جمعیت را محدود کنند تا بیش از این قربانی این فشار رو به تزاید نباشند .

پرده دوم حرکت سرمایه داری به سمت کشورهای در حال توسعه : سرمایه داری در اواخر دهه هفتاد میلادی و اوایل دهه هشتاد متوجه شد که جمعیت زیاد ومنظم به وفور در آسیا هست فقط مشکل این بود که این لشکر بالقوه هزاران سال کشاورز بودند .لذا تصمیم گرفت گاو آهن  و داس را از دست کشاورزان شرق آسیا در آورد و مشاغل دنیای شهرنشینی را در آنها ترویج دهد .
حاصل کار معجزه بود سرمایه داری جهانی همین کار را در آمریکای جنوبی ادامه داد و چین و برزیل و مالزی به صورت کارخانه های دنیا درامدند موجوداتی با انگیزه زیاد که فقط به موفقیت خود و بشریت می اندیشیدند و دنیا را از یک سرگشتگی هولناک نجات میدادند و تمدن بشریت را حفاظت میکردند از بیهودگی .

پرده سوم ایران: ایران همیشه یک بلوک قدرت و ثروت بر سر 4راه جهانی بوده تا اینکه این تمدن در پایان عصر صفوی به ناگاه فروریخت و با حمله اشرف افغان به اضمحلال رسید حرکت نادر شاه افشار و آغا محمد خان آخرین نفسهای تمدن پارسی محور بود و بعد از آن قهقرا به کلی فلات ایران را فراگرفت وکشور تاریخ ساز به صورت دی فکتو مستعمره دول غربی بود نقطه اوج این قهقرایی در خلال جنگ جهانی اول بود که درصد بالایی از جمعیت در اثر نبود غذا و بهداشت جان خود را از دست دادند .
این روند کما بیش ادامه داشت و  در طی انقلاب و جنگ هشت ساله  توان اقتصادی  ایران  بیش از پیش افت داشت .تا اینکه در طی حادثه انقلاب جمعیت ایران ناگهان زیاد شد این جمعیت جدید از بدو طفولیت درکوران سختیهای انقلاب جنگ و در یک دیسیپلین سفت و سخت رشد و نمو کرد و دوستدار تحصیل و علم اندوزی بود و همین امر مولد توسعه ایران شد .نسلی که صنایع نوین را به سرعت به ایران می آورد و دارای رکورد تولید علم در دنیا بود و میرفت تا تولید ناخالص داخلی را به صورت جهشی افزایش دهد .لذا دول غربی ناگهان توجه شان دوباره به این نقطه از کره زمین جمع شد و برای درهم شکستن این بلوک قدرت در حال ظهور از راههای اشغال نظامی و تحریمها ی بیسابقه سعی در به محاق بردن ایران نمودند ولی به لحاظ غنای فرهنگی و بنیان خانواده و اقتصادی درون بازاری در این امر موفق نبودند .اقتصاد ایران بزرگترین اقتصاد خارج از WTOمیباشد .سرمایه داری جهانی متوجه شده یک سپاه منظم اقتصادی برای توسعه  در غرب آسیا متولد شده سپاهی که زیر پایش دومین ذخایر هیدرو کربن جهان است و جاه طلبی  در دی ان ای رهبران و مردم آن وجود دارد لذا پرده سوم حرکت سرمایه بالازده شده سرمایه  داری جهانی به دول غربی فشار اوردند که از مقابله اقتصادی نظامی با این بلوک قدرت نوظهور دست بردارد و به شراکت با ایران بپردازد .سرمایه داری جهانی مجبور است تا مواد خام را از غرب آسیا به شرق آسیا  جابجا کند تا به کالای صنعتی  تجاری تبدیل شود حال با وجود یک ایران با ثبات و منظم و توسعه گرا ترجیح میدهد مواد خام در همان غرب آسیا تولید شود و در مرکز چهار راه جهانی به بازارهای اوراسیا و شرق  منتقل شود .لذا ضمیر سرمایه داری جهانی دست به کار شده تا هاب وموتور توسعه جدید یعنی ایران را راه بیاندازد کمربندها را محکم ببندید چون سیل سرمایه داری در راه است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر