کل نماهای صفحه

۱۳۹۴ آذر ۹, دوشنبه

کلید رابا این نامه برایت میفرستم با اهالی خل و دیوانه مزرعه بساز


مباشر  از شهر دیگری آمده بود از شهری غربی اگر چه اسمش حسین بود ولی آش شلم و شوربایی بود از همه چیز پدرش آفریقایی بود مادرش آمریکایی در اندونزی بزرگ شده بود .ارباب او را به عنوان مباشر در ملک شرقی  استخدام کرده بود تا به رتق و فتق امور بپردازد و در امد مزرعه را به ارباب بدهد .
.پیش از این سالها این مزرعه  بزرگ دست بدست ارباب ها بود .
مباشران ارباب می آمدند و میرفتند یکیشان قسمت شمال مزرعه  را حصار کشیده بود و به محمد  رضا گفته بود اینجا وایستا کشیک بده  اگر احدی جنب خورد بزنش با این تفنگ ولی محمد رضا  انقدر پای حصار کشیک داد تا مریض شد و  مرد .
مباشرهای دیگر می آمدند با بچه های مزرعه  دوست میشدند .بچه ها عموما بی نظم بودند و دل به مزرعه نمیدادند .و بیشتر دنبال بازیگوشی بودند .ارباب بعضی وقتها بچه های  را کتک میزد بلکه آدم شوند و دل به کار بدهند بعضی هایشان را هم لوس میکرد  .یکی شان را دوبار کتک زد .آنقدر کتک زد که سیاه شد و مرد .آخر انقدر پسرها ی دیگر زیر آبش  را زده بودند که ارباب مجاب شده بود همین سر صبحی کمربند را در بیاورد و صدام را حسابی ادب کند .
صدام بچه نسبتا باهوشی بود ولی تخس هم بود .هر روز یک کرمی میریخت بعضی وقتها میرفت سر قطعه محمد رضای مرحوم و کاسه بشقاب را به هم میزد و بچه های خانه اورا با چوب دنبال میکردند بعد دم غروبی میرفت خانه صباح دزدی همه را عاصی کرده بود ارباب دوبار او را زد تا اینکه مرد .یکبار ارباب سرزده آمد   بود   در خانه محمدرضا مرحوم ولی زیاد تحویلش نگرفتند  ارباب گفته بود میای دوباره سر حصار وایستی علی گفت نه حوصله ندارم کی گفته بیایی اینجا برو دیگر هم نیا من دارم درس میخوانم   کشیک دادن هم شد کار من خودم مزرعه خودم را دارم به کسی هم باج نمیدهم به کسی هم کار ندارم نه زور میگم نه زور میشنوم رعیت کسی هم نیستم این بنیامین را هم انقدر لوس نکن .
بچه های دیگر هم خل و چل بودند .عبدالله روغن فروش بود روغن را میفروخت نه درس میخواند نه علاقه ای داشت  یک گراز خریده بود و ول کرده بود درون مزرعه .گراز هم میرید و خراب میکرد .عبدالله عاشق  اسباب بازی بود .یکروز رفته بود خانه ارباب دید روی میزش سوهان است گفت اینرا میخواهم روغن میدهم سوهان میگیرم ارباب هم سوهان را داده بود عبدالله .حالا کار عبدالله شده بود سوهان زدن دندانهای گراز .و بعد آنرا در مزرعه ول میکرد .یکبار هم یک هواپیما کنترلی خریده بود  گفت بگذار ببینم سرعتش چقدر است هواپیما رفت خورد صاف تو چشم ارباب .ارباب عصبانی گفت این هواپیما را کی تو صورتم زد .عبدالله گفت من نبودم کار صدام هست ریموت هواپیما را لای بشکه های روغن قائم کرد  بنیامین هم از فرصت سو استفاده کرد و گفت آره این صدام از اینکارها زیاد میکند انروزی فشفشه می انداخت توی خانه من .ملک بنیامین کوچک بودولی ادعایش زیاد هی می آمد در زمین بقیه انباری میساخت ارباب هم لوسش میکرد .
از همه اینها نا باب تر رجب بود میگفت این ملک نصف بیشترش مال بابای من بوده و بابای من ارباب بوده من هم دوباره میخواهم ارباب باشم .رجب رفته بود یکسری ماشین خریده بود دستمال توالت میزد و یکخورده دست و بالش باز شده بود و از گرسنگی در آمده بود و اموراتش میگذشت .تازه یک پولی دستش آمده بود که رفت یک  ذرافه خریده بود و میگفت میخواهم این ذرافه اینجا بچرد . ذرافه گردنش دراز بود و در خانه همه میرفت .بنیامین ذوغ زده میخواست از او سواری بگیرد . عبدالله میگفت روغن میدهم بچه اش را می گیرم  .ذرافه برای خود میچرید و میخرامید حصار ها را خراب میکرد به هر وری میرفت بیرون مزرعه فقط طرف  خونه علی نمیرفت  . ولی ان دور و بر سر به سر همسایه های علی میگذاشت که علی کیشش میکرد .

انروزی ذرافه داشت  علف های خانه ملک بغل را میخورد .ارباب  ملک بغل دستی  ولادمیر تفنگ را برداشت تا ذرافه را نفله کند  ولی رجب عصبانی شد و یک سنگ  به ولادمیر زد ولادمیر  صورتش زخمی شد و خون جلوی چشمش را گرفت .رجب سریع امد خانه مباشر  و گفت دستم به دامنت  ، ارباب  بغل دستی  عصبانیست  میخواهد خونم را بریزد .

مباشر کلافه بود آنروز پستچی نامه ای از ارباب آورد .ارباب گفت سریعتر گاو اهن  و دارایی های ملک  را بفروش و یک بلیط بگیر برگرد اینجا ان ملک خوبی بود گندم مرغوبی میداد ولی من دیگر  گندم ملک شرقی را نمیخواهم خودمان همینجا در مزرعه پشتی میکاریم وضع مالی هم زیاد خوب نیست و توانایی اداره ملک شرقی  دیگر نیست با این هزینه ها . زندگی سخت شده و دیگر مثل سابق پولدار نیستم  خودت یکجوری امورات ملک را رفع و رجوع کن باقی پول را بریز به حساب یک بلیط بخر برگرد .

مباشر اینبار یک نامه زد به علی .سلام علی جان میدانم حال و حوصله منرا نداری من دارم میروم کلید ملک را با این نامه برایت میرفرستم با عبدالله و رجب و بنیامین مدارا کن میدانم خل و چل هستند من دارم میروم خودت یکجوری امور را سر و سامان بده .


پینوشت . کسینجر از معدود افرادی است که سالیان سال هست که مشاور کاخ سفید است و معمار سیاست خارجی امریکا صحبتهای چند هفته قبل او در ذهن من بود ولی در گیرو ودار حوادث مختلف منطقه به دست فراموشی رفته بود دوست داشتم در مورد سخنرانی او حاشیه ای بنویسم که در این قالب داستانی نوشتم
-----
کیسینجر :«ما بیش از حد بر جهانی که 150 سال قبل توسط چند کشور اروپایی خلق شد، متمرکز هستیم.»ایران قدرتمندترین ظرفیت اقتصادی و نظامی را در منطقه دارد، که با همکاری با دیگر کشورها و غیردولت‌ها ترکیب شده است.»کیسینجر همچنین گفت به واسطه سیاست‌هایی که از سال 1973 در دستور کار آمریکا قرار گرفت، این کشور به مدت 3 دهه، قدرت چیره در خاورمیانه بود. 
کیسینجر با بیان اینکه واشنگتن باید محدودیت‌هایی را که در دوران جدید وجود دارد بشناسد، گفت: «یکی از تفاوت‌هایی که بین دموکراسی قرن 21 و در قرن 19 وجود دارد، این است که در آن زمان مسائل عموما ساده‌تر بود و تا این حد هم جهانی نبود. اما الان ترسیم تصویری کلی بسیار دشوار شده است.»
او ادامه داد: «ماهیت دموکراسی نوین و فناوری الکترونیک یکی از مسائل دوران ماست. ما به اخباری که روی صفحه تلویزیون می‌بینیم، بر اساس احساسات و نه عقلانیت، واکنش نشان می‌دهیم.»
وی افزود: «اگر نگاهی به تاریخ بیاندازید، می‌بینید که در قرون وسطی مرزها نه بر اساس ملیت، بلکه بر اساس آداب فئودالی ترسیم می‌شد. مسئله اینجاست که وقتی شما مرزهای ملی را تغییر می‌دهید، دوره‌ای از تنش را به وجود می‌آورید.»
کیسینجر گفت عصر کنونی از این جهت منحصر به فرد است که درگیری دائمی در یک منطقه می‌تواند به بروز فاجعه‌ای برای همه منجر شود.

۱۳۹۴ آذر ۶, جمعه

همانا امروز :



همانا امروز : طرفداران خلیفه ابوبکر البغدادی در بالاترین بیشتر از جمیع مومنان به ایشان در موصل و رقه مکرمه میباشد .
والسلام 

۱۳۹۴ آذر ۴, چهارشنبه

حال جامعه ایران اصلا خوب نیست،یابوی درون آزاد درون مزرعه میگردد.

صفحات شبکه های مجازی   پر است از  صحنه های بی معنی که در متن زندگی جوانان قرار دارد .
این جامعه بیمار است و بیماری به قسمت مهم جامعه زده و موتور محرکه کشور یعنی جوانان را از پای در اورده .
پیش از این یکی از روحانیون بلند پایه با عنوان اینکه: :" امروز در مسئله اعتياد با مشکلات بسياری مواجه ايم و آمار و ارقام موجود از اعتياد مردان ، زنان و کودکان وحشتناک است.وی با اشاره به اينکه موضوع اعتياد سياسی شده است، گفت : امروز دشمنان به دنبال اعتياد جوانان ما هستند چراکه اگر مردم آلوده شوند در ميان آنان ديگر رزمندگان خط اول نبرد پيدا نخواهد شد."

اعتیاد جوانان مساله  ای هست که مختص به ایران ندارد و بسیاری از جوامع از جمله کشورهای غربی دهه هاست که با ان دست به گریبانند  و باید به نگاه واقع بینانه با مسائل برخورد کرد .افزایش ازدواج سفید، طلاق زود هنگام ووو همه نشانه های یک بیماری عمده است که میرود آثار مخرب خود را در زندگی عینی بروز دهد .

اما مشکل کجاست چرا یابوها حمله کرده اند و آزادانه مشغول خوردن همه  میوه ها هستند و چرا کسی جلو دار نیست تا کجا پیش می آیند .
جواب این است یابوی درون را باید به کار گرفت وگرنه به چریدن فرهنگ و اقتصاد روی می اورد .یکی از بهترین  شاخصها برای عملکرد یابوی درون تولید سرانه ملی است  بر پایه آمارهای سال 2012 جایگاه ایران در رتبه 77 تولید سرانه ملی است  همردیف کشور هایی مثل  سنت لوسیا ،گرانادا  و بلغارستان  ولی از لحاظ تولید ناخالص ملی در رتبه هایی نزدیک به 32 هستیم این یعنی اقتصاد ایران شدیدا با عوامل غیر مولد سر کار دارد و جمعیت عمدتا جوان ایران فرصت مولد شدن را از دست میدهند و آرام آرام  میمیرند بدون اینکه  فعال باشند .
بروکراسی ایران یکی از خائن ترین بروکراسیهای موجود در تاریخ بشریت است که فرصت ابراز وجود به نسل بعد را نمیدهد .واقعیتی که جابجا خود را نشان میدهد  یعنی افرادی از متولدین دهه 30 وجود دارند که از فرصت نابسامانیهای دهه اول انقلاب سو استفاده کرده اند و بر صدر دستگاههای اقتصادی نشسته اند و به هیچ وجه اجازه نمیدهد که  خون تازه ای وارد دستگاه اقتصادی شود .نه اجازه میدهد خصوصی سازی شود نه کار توسعه ای و زیر بنایی انجام شود .اینها ریاکارانه از مواهب دولت استفاده میکنند بدون اینکه بدان پایبند باشند و صرفا رفیق روزهای خوش و پرمنفعت نظام هستند .این سفید چشمان در صدر ورزش و فرهنگ و بورس و تجارت و صنعت و دانشگاه نشسته اند و دل نمیکنند  از این سفره لذیذ و چرب و نرم .
نسلی که خود خواهانه  در کارخانه شهوت را باز کرد و جمعیت ایران را در کمتر از یک دهه 2 برابر کرد نسل پدران ما حقیقتی را از ما پنهان میکنند. ما را در هیاهوی بازی خود بوجود اوردند در تیراژ بسیار . نسلی که وقتی بچه بودیم بزور می خواست از این موجودات خلق شده دانشمند بسازد بعد که دانشمند شدیم گفتند شما بی عرضه اید بزنید زیر میز همه چیز را به هم بریزید صد بار گفتیم پدر جان خراب کردن کار شماست ساختن کار ماست  نسل پدران اسراری را درجعبه سیاه خود دارد که انرا به هیچ وجه برای ما باز نمیکند و شاید او را درگور نیز با خود ببرد در بسته با هفت قفل و طلسم .
حال متولدین دهه هفتاد خوب نیست و حال متولدین دهه شصت بدتر است چون اولی نمیداند چه خبر است  وشیرین عقلی میکند ولی دومی خون دل میخورد در میان دونسل بازیگوش  گویا در شهر بازی الاغ  پرور پینوکیو باز گشایی شده . بدتر آنکه گروهی خرفت در نقاب اپوزسیون پیر  خارج نشین و داخل نشین  باز برای ما در اشکال گوناگون و  پشت صورتک خود دهان بد بوو صورت و سیرت جذامی خود را پنهان نموده اند و   برای ما خورده فرمایش دارند که عزیزم ناراحت نباش درست است که جوانیت را خورده ایم و لی این دندانهای مصنوعی توان جویدن دل و قلوه  را هنوز  دارد بیا اینجا تا نشانت بدهم  بپر بالا بپر بالا عمو ببینه بچرخ بچرخ ببین چه حالی میده .

ظاهرا این امر مورد مشاهده دستگاههای عریض و طویل هست و فکر نمیکنم مورد پسند و مباهات کسی باشد .قبل از دادن شعار های تکراری بهتر است اول با واقعیت روبرو شویم و با دیدی علمی به کلیت مسائل بنگریم .زیر زمینی شدن ناهنجاریهای اجتماعی درست از کمبودهایی حکایت میکند که در بافت مدرن شهری ایران وجود ندارند   یا از جا کنده شده یا تعبیه نشده یا به مقدار کافی نیست .زندگی مدرن شهری نیاز به اقتصاد مولد ،به تفریح  ، روابط مدرن  دارد .
وگرنه این فاضلاب زیر زمینی-مجازی روزی طغیان میکند و کثافاتش به در و دیوار شهر و برج و باروی ما خواهد چسبید .

۱۳۹۴ آذر ۳, سه‌شنبه

نامه به بابا لنگ دراز


سلام بابا  حال و هوای لندن چه جوره خوش میگذره بهتون این  آخر سالی دلم براتون تنگ شده .بابا دیدی دکل سواری چه حالی میده  دیگه  بالای ابر هایی توی لندن همش بارونی .بابا عطا حالا با این دکل عین  توخالی مون حسابی   طا کشید و قدمون حسابی بلند شد حالا برو بچ به شوخی اسمت را گذاشتند بابا لنگ دراز.
 بابا لنگ دراز میخواستم با این دکل یک راست بکوبم بیام لندن بریم دریای شمال   هی برنت بزنیم ولی  پاشنه دکل پام را زد درش اوردم یعنی راستش را بخوای دکل رم کرد چموش بازی در اورد رفت خلیج مکزیک و من هم شب بود چشام جایی را نمیدید هوا هم سرد بود دیدم یک جایی سینه کش کوه پر از علوفه و شبدر صدای خر و الاغم زیاد میومد یاد شیر خر افتادم و رفتم تو آغل  تا شب را صبح کنم ولی راستش را بخوای از شیر خر خبری نیست همه نره الاغند ماشالله .حالا هم گیر افتادم  نه راه را بلدم بیام پیشت لندن  نه  حالش را .دیشب با  دائی محسن  چت میکردم میگفت غصه نداره  دائی هم تهران هم فسا جونم فدای کارولینا .زیاد سرت را درد نمیارم به عمو سلمان بگو این ترم عملی برداشتم یک خورده شهریه سنگینه زودتر و بیشتر دلار بفرسته .به مامان جمیله و خاله مهسا سلوم برسون بابا لنگ دراز .



۱۳۹۴ آبان ۳۰, شنبه

مصاحبه هفته پیش محمد علی شاه قاجار با مسکوتایمز:میخواهم دوباره شاه ایران باشم

حتما شما هم مثل من تعجب کردید مگر محمد علیشاه قاجار زنده است ولی این امرحقیقت  دارد او در قید حیات است و بسیار تندرست با وجود کهولت سن هنوز هوشیار است و به سوال خبر نگار ما جواب میدهد .

خبر نگار :قبل از هر چیز با تشکر از اعلی حضرت که با وجود کهولت سن دعوت ما را قبول کردند و به دفتر نشریه ما آمدند بگذاریم از اینجا شروع کنیم که شاید برای خوانندگان ما غیر منتظره باشد که شما همچنان زنده اید و به مرور دوران سلطنت تان بپردازیم 

محمد علیشاه: با تشکر از روزنامه وزین شما و ملت و دولت روسیه که در طی تمام این سالیان 
میزبان من بودند من از سنه 1288 هجری  در اثر شورش بخشی از مردم نادان و نمک به حرام ایران   و به سفارش وزیر مختار روسیه در تهران  ،عزم اودسا نمودم و مدام بین میلان و اودسا و مسکو در سفر بودم و از دور با قشر جوان ایران در طی  قرن گذشته در تماس بودم  .چه دولت تزاری روسیه ،چه اتحاد شوروی سابق و حالا آقای پوتین همیشه به من لطف و محبت داشتند 

خبرنگار: اعلیحضرت ، اجازه دارم شما را شاه ایران خطاب کنم 

محمدعلیشاه: بله راحت باشید من همچنان شاه ایران هستم و بزودی قصد  دارم دوباره به ایران برگردم و امور لشکری و کشوری را همچون سلسله قاجار سامان بدهم 

خبر نگار: اما جناب شاه نسل جدید ایران خاطرات چندانی از شما ندارد و حتی بعضی از نقاط تاریک و مبهم در زمان سلطنت شما و ناصر الدین شاه قاجار وجود دارد آیا شما بر اوردی از میزان محبوبیت خود در بین افکار عمومی ایرانیان دارید  و جمعیت ایران اغلب زیر 35 سال سن دارند و شاید با افکار شما و شیوه مدیریت تان نا آشنا باشند .

محمد علیشاه : اجازه بدهید اول از همه این  ادعای شما را به چالش بگیرم  افکار عمومی داخل ایران کاملا با من آشنا میباشد حتی بسیاری از مقامات همین  نظام  مخفیانه به من ایمیل میزنند و میگویند دل ما با شماست وما فقط منتظر وقت مقتضی هستیم .کار نامه سلسله قارجاریه بسیار روشن  و موجه است و نقطه تاریکی در آن وجود ندارد.

خبر نگار: ولی در خاطره مردم ایران سرکوب دگر اندیشان و مشروطه خواهان ، به توپ بستن مجلس و جداشدن بخشهایی از ایران  توسط دولتهای خارجی  وجود دارد فکر میکنید آیا ممکن است مردم دوباره به سلسله قاجاریه و شخص شما اطمینان کنند .

محمد علیشاه : ابتدا باید بگویم در مورد سخت گیری ناصر الدین شاه و بنده به مشتی شورشی نادان باید همه چیز را در ظرف زمانی آن دوران دید .شرایط آندوران اقتضا میکرد تا با شورشیان مشروطه آنچنان برخورد شود و لیاخوف گوشمالی حسابی به انها بدهد در مورد پرکردن پوست میرزا آقا خان کرمانی باید بگویم اگر اینکار را نمیکردم ایران ایرانستان میشد در مورد از دست رفتن هرات این امری جداگانه و مربوط به ناصر الدین شاه است و به من ربطی ندارد .

خبرنگار : اما اعلیحضرت نمیشود که هم قدرت موروثی را از ناصر الدین شاه به ارث ببرید ولی اشتباه و نا کار آمدی او را از خود سلب کنید .
 محمد علیشاه : ناصر الدین شاه پادشاه دیگری بوده و اقدامات او به خود او مربوط است اجازه بدهید فقط در مورد اقدامات من قضاوت همگانی انجام شود .

خبر نگار : بگذریم لطفا از برنامه خود شما برای بازگشت به سیاست و قدرت در ایران بگوییم شما برای بازگشت تاج و تخت چه استراتژی شخصی دنبال میکنید .

محمد علیشاه : من  یک گروهی از رجال اصل و نسب دار و وطن پرست را در مجمع ایرانیان دور خود جمع نمو ده ام .تقریبا تمام رجل سیاسی در این مجمع هستند و گروهای کوچک دیگر هم باید زیربیرق این  مجمع باشند و منشور عالی ایرانیان را نصب العین قرار دهند .ضمنا من ارتباطات وسیعی با برخی از نمایندگان دومای روسیه دارم اشخاص سرشناسی که نفوذ بسیاری در سیاست روسیه دارند .

خبر نگار : آیا شما ابزار خاصی برای تحقق آرزوی برگشت به ایران دارید .
محمد علیشاه : بله به نظر من تحریم های باید ادامه پیدا کند و سخت ترهم  بشود  تا شرایط برای این امر باز بشود چاره ای نیست برای سعادت خود این مردم ایران است 
خبرنگار : آیا شما بعد از برگشت به ایران دوباره اعلام سلطنت قاجاریه میکنید و شخص شما دوباره به همان شیوه حکومت میکند .
محمد علیشاه : اجازه بدهید در این لحظات حساس به این مورد فکر نکنیم بعد از  رفتن اینها مردم خودشان میدانند که باید  در صندوق رای آزاد تصمیم خودشان را بگیرند .
خبر نگار :ولی در تاریخ ایران و شاید جهان سابقه نداشته که سلسله منقرض شده دو باره به دور حکمرانی برگردد .
محمد علیشاه : اجازه بدهید نیمه پر لیوان را در نظر بگیریم .
خبر نگار: با تشکر از وقتی که در اختیار روزنامه ما گذاشتید  .

۱۳۹۴ آبان ۲۵, دوشنبه

پاریس در ساعت صفر- پان عربیسم میخواهد ماشین زمان را به عقب برگرداند



باید اعتراف کنیم اعراب چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید خدایگان نرم افزار سازی بشریت هستند تا کنون سه دین اختراع کرده اند که نرم افزار جهان شرق و غرب بوده و بشر هنوز که هنوز است تلاش میکند خدای بیت المقدس را با خدایگان جدید طاق بزند ولی هرروز ناتوان تر از گذشته دوگام به جلو ده قدم به عقب برمیگردد .اعراب و برادران سامی آنها موفق شده اند سه دین یهودیت مسیحیت و اسلام را در سه ورژن متفاوت عرضه کنند که بخوبی در پس قرنها نرم افزار اداره بشریت بوده و هردین دست ساز دیگری را به محاق میبرد .خدای اعراب تواناتر از همیشه به جنگ زئوس رفته وکلیه نرم افزارهای دست ساز بشریت اعم از لیبرالیزم ، مارکسیسم  همه و همه را درون آرواره  های پرقدرت خود خورد میکند .

برای مشخص شدن این نحله فکری لازم است دوجریان باستانی خاورمیانه را باز نگری کنیم .جریان اول  همان موج تمدن باشکوه بابل باستان است این تمدن با آثار بی نظیر فخر همه جهانیان بود و مرکز دنیای قدیم و اولین تمدن بشریت بین دو رود دجله و فرات بر بستر کشاورزی شکوفا شد .این تمدن اولین بار توسط کوروش به چالش کشیده شد و به زیر یوغ موج تمدنی جدید یعنی ایران باستان رفت و این دو موج در درازای تاریخ در حال زور آزمایی با یکدیگر هستند .اعراب با فتح ایران دوباره بابل باستان را اینبار در قالب شهر کوفه و بغداد باز سازی نمودند و ایرانیان با دوباره نویسی نرم افزار خود در قالب شیعه  فدراسیون ایران را بازپس گرفتند و در جنگ با قالب جدید تمدن بابلی اینبار در ورژن عثمانی  درگیر بودند .این مجادله ادامه یافت تا اینکه در جنگ جهانی اول امپراطوری عثمانی از هم پاشید و پان عربیسم پایتخت باستانی خود را در میان رودان از دست داد .

جنگ جهانی دوم در ادامه جنگ اول آغاز شد و در پایان آن جنبشهای  ناسیونالیستی  تولید شدندابتدا دوباره ایران با ورود مصدق سعی کرد تا به احیا فدراسیون ایران بپردازد و این امر توسط اعراب با ورود جمال عبدالناصر پیگیری شد ولی هر دو جنبش به زودی شکست خوردند و ایران این بار سعی نمود تا با ایجاد موج اسلام سیاسی دوباره به بازی برگردد .در  ادامه ناتوانی شاه از نوسازی ایران برپایه الگوی غربی  و در غیاب پایه نظام ارباب رعیتی پایه دوم توانست اداره جامعه را در دست بگیرد وقتی از ایت الله خمینی در نوفل شاتو سوال شد منظور شما از جمهوری اسلامی چیست او گفت یک جمهوری همانند جمهوری فرانسه و روحانیت زیاد به ترکیب دولت مدرن دست نزد یعنی اداره دستگاه بروکراسی را بدست دانشگاهیان داد و دولت موظف به تامین آموزش امنیت دستگاه قضا و اداره اقتصاد و دفاع از تمامیت ارضی شد و ابتدا ازقالب سوسیالیستی در اقتصاد بهره بردو سپس در فکر آزاد سازی تدریجی اقتصاد افتاد و حوزه در جهت بروز کردن احکام دینی برای روغن کاری دستگاه  بروکراسی بود .
ولی پان عربیسم ابتدا در جنگ افغانستان سعی نمود تا روند جهانی شدن کمونیسم را سد کند بعد ازشکست شوروی سابق   و با ظهور طالبان ابتدا گمان میرفت که جهان سنت در راه ساختن الگویی شبیه جمهوری اسلامی است و غرب هم به پاداش فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم انها را به حال خود گذارد تا هر گونه که میخواهند ساختار حکومتیشان را بسازند .در حالیکه طالبان موفق شده بود قسمتهای عمده افغانستان را آن خود کند  ناگهان دنیا با 11 سپتامبر مواجه گشت این با عقل منطقی به هیچ وجه قابل توجیه نبود چرا که رویارویی مستقیم با غرب به مثابه خود کشی برای طالبان و القاعده بود .

طالبان بر خلاف جمهوری اسلامی الگویی در جهت نظم بروکراتیک ندارد نه در صدد ایجاد حکومت است نه بدنبال  منظم سازی امور و نظام سازی اینها صرفا در محیط های اماده قرار میگرندو سیاه چاله هایی برای روند گلوبالیزیشن  درست میکنند تا تمدن  های مخالف تمدنی اعراب را به محاق ببرند نگاهی به درگیری های کشدار درفلسطین و سپس در اسیای مرکزی و بخش غربی آسیا همه از تلاش پان عربیسم برای تحریک تمدن غرب برای در  افتادن به تله انهاست .چون در پس هر حمله انها واکنشی از طرف  دنیای غرب متصور است پس میتوانند  یارگیری بیشتری از مردمان محلی از تیم مقابل بکنند و چون توانایی لجستیکی برای در هم کوبیدن تمدن غرب را ندارند انها را وارد مهلکه میکنند و به فرسایش میکشانند .اولین بار شوروی را وارد این بازی باخت باخت کردند و توانستند نرم افزار کمونیسم را از گردونه خارج نمایند در مرحله دوم با حمله به برجهای جهانی  امریکا را تحریک نمودند و انرا از لحاظ اقتصادی و نظامی به محاق بردند و حالا باز به گهواره تمدن مدرن پاریس  زادگاه قوانین مدنی و دولت مدرن یورش بردند تا او را به بازی قدیمی بکشانند .بازنده این بازی از همین حالا مشخص است غرب کلنگی خواهد شد و ماشین زمان دنده عقب خواهد گرفت .

تنها یک حوزه تمدنی در سر راه پان عربیسم هست و انها تمایلی برای در افتادن مستقیم با انرا ندارندو آن ایرانشهر است و صرفا جهت رجز خوانی رویارویی دارند چون به تجربه دریافته اند مردمان این سرزمین همه فنون رکب زدن را به درستی بلدند و میتوانند  نرم افزار خشن انها را با عرفان ترکیب کنند و مذهب شیعه آز انور تولید کنند لذا هر سربازی که میدان بفرستند  در تیم حریف جای میگیرد لذا تلاش میکنند در محیط پیرامون ایرانشهر بر خلاف جریان ماشین زمان با سرعت بدوند .



پینوشت نقاشی اول با نام فاحشه بابل باستان است که به استعار در مورد آن در متون کهن بسیار نوشته اند از جمله :آنگاه از آن هفت فرشته که آن هفت پیاله را در دست داشتند یکی پیش آمد و با من گفت: «بیا تا مجازات آن فاحشهٔ بزرگِ لمیده بر آبهای بسیار را نشانت دهم.۲با او بود که پادشاهان زمین زنا کردند و از شرابِ هم‌آغوشی‌های او بود که ساکنان زمین مست شدند.»
۳پس آن فرشته مرا در روح به بیابانی برد. در آنجا زنی دیدم نشسته بر پشت وحشی سرخ‌فام که پیکرش یکسره با نامهای کفرآمیز پوشیده شده بود، و هفت سر و ده شاخ داشت.۴و زن جامهٔ سرخ و ارغوانی بر تن داشت و در برقِ طلا و جواهر و مروارید می‌درخشید. جامی زرّین به‌دست داشت سرشار از همهٔ زشتیها و آکنده از ناپاکیِ هم‌آغوشی‌هایش.۵و این نام مرموز بر پیشانی او نوشته شده بود: «بابِل بزرگ، مادر فواحش و زشتیهای زمین.»۶و دیدم که زنْ مست از خون مقدّسان است، خون آنان که بار شهادت خود در حق عیسی را بر دوش داشتند.
همین که او را دیدم سخت در شگفت شدم.۷فرشته با من گفت: «شگفتی تو از چیست؟ راز آن زن و آن وحش را که هفت سَر و ده شاخ دارد و زن سوار بر اوست، من برایت شرح خواهم داد.۸آن وحش که دیدی، زمانی بود، اکنون نیست، و بزودی از هاویه برخواهد آمد و به هلاکت خواهد رسید. از ساکنان زمین آنان که نامشان از بدو آفرینش جهان در دفتر حیات ثبت نشده است، از دیدن آن وحش در شگفت خواهند شد، زیرا که زمانی بود، اکنون نیست، و با اینهمه، خواهد آمد.

۱۳۹۴ آبان ۲۳, شنبه

یوان چین شاخ به شاخ دلار آمریکا



یوان چین میرود تا کمتر از دوهفته دیگر شاخ به شاخ دلار آمریکا هژمونی اش را به چالش بکشد .نظام  مالی  فعلی از زمان جنگ جهانی دوم در پی پیروزی ایالات متحده در جنگ جهانی دوم سلطه دلار را عرصه مبادلات بین المللی به رسمیت شناخته بود .آخرین باری که نهاد نظارتی بین المللی پول IMFدست به تغییر ساختار سبد ارزی خود زد در سال 2001 در پی معرفی واحد پولی واحد اروپا یورو بود که با  فرانک فرانسه و دویچه مار ک آلمان  تعویض شد .پیش از این ناگهان چین به توصیه IMFدست به اصلاحات ساختاری یوان زد تا قابلیت ارز پشتیبان بین المللی را پیدا کند ابتدا در یک روز 9 درصد از ارزش یوان کاست و سقف بهره مالی را برداشت .
اقتصاد چین در سال 2010 اقتصاد ژاپن را پشت سر گذاشت و اقتصاد دوم جهان شد .پیش از این آمریکا دربرابر اضافه شدن یوان چین مخالفت میکرد تا در اجلاس گذشته برای اخرین بار سعی کرد تا در برابر این امر سنگ اندازی کند و در خواست کرد تا چین دوباره به ارزش گذاری  یوان بپردازد امری که برای چین و بسیاری از کشورهای اروپایی غیر قابل قبول بود .پیش از این آلمان جبهه بندی خود را مشخص کرده و در صف موافقان چین قرار گرفته و انگلستان نیز میرود تا  در ترکیب تیم برنده برای خودش جایی پیدا کند .
هفته گذشته  IMFاجازه داد تا یوان چین با 5 درصد نوسان با فرانک سوئیس مبادله شود .چند  تن از مقامات بلند پایه این نهاد بین المللی به شرط اعلام نشدن اسامی شان اطلاعاتی را افشا کردند که نشان میداد یوان چین به همراه دلار پوند یورو وین در سبد مبادلاتی دنیا قرار میگیرد ظاهرا قرار است اعضا این نهاد بین المللی در یکی از اخرین روزهای نوامبر ترجیحا اخر وقت جمعه به ساعت گرینویچ یا حتی در روز تعطیل ناگهان این خبر را اعلام کنند تا شدت  تا ثیر ورود سمبلیک یوان به ارز مبادلاتی را در بازارهای جهانی به حداقل برسانند .
این حرکت IMFدر پی نگرانی از وضعیت اقتصاد جهانی است و سعی میکند با به رسمیت شناختن یوان در سبد مبادلاتی جهانی پوشش بهتری برای اقتصاد بین المللی به همراه بیاورد پیش از این در هفته گذشته ایالات متحده امریکا سعی کرد با ایجاد حباب های متعدد اعلام کند اقتصاد این کشور بالاخره  از بحران مالی  سال 2008 میلادی به سلامت عبور کرده و قصد دارد تا بهره بانکی را افزایش دهد این ادعا در حالی ادعا میشود که وضعیت رشد صنعتی امریکا در پایین ترین شرایط خود قرار دارد و مقدار اشتغالزایی  در بخش صنعت درصد ناچیزی  را پوشش داده و پس انداز شهرونان آمریکایی در سطحی نازل قرار دارد .پیش از این برناکی رییس سابق فدرال رزرو هشدار داده بود که افزایش نرخ بهره امریکا را در برابر شک های مالی خلع سلاح میکند و بهتر است بانک مرکزی امریکا بهره منفی یا همان دریافت  هزینه خدمات از مشتریان در قبال نگه داری پول انها را در دستور کار قرار دهد .ولی دست اندرکاران اقتصادی امریکا همچنان سعی دارند با خلق پول و تزریق ان به اقتصاد آمریکا  با ایجاد حباب های بیشتر تقاضا داخلی را  تحریک کنند .پیش از این  سناتور وارن در جلسه اجتماع کنگره هشدار داده بود که بانکهای این کشور تمام بی نظمی های مالی را به موسسات مالی دسته دوم زیر مجموعه شیفت داده اند و اگر درسال 2008 لمون برادرز اقتصاد آمریکا را به محاق برد اکنون جی پی مورگان با بی نظمیهایی در مقیاس هزار برابر بزرگتر این کشور را به کما میبرد ولی مدیر خزانه داری آمریکا سعی کرد با باز ی با کلمات از این موضوع طفره برود .

۱۳۹۴ آبان ۲۱, پنجشنبه

استارت انقلاب انرژی شروع شده است ، دیگر کسی نفت بد بو نمیخواهد .

هیچ چیز  در دنیای انرژی نمی تواند با نوسانان بهای نفت مقابله کند .بهای نفت هم اکنون زیر 50دلار روی هر بشکه میباشد امری که ممکن است برای همیشه ادامه نداشته باشد .اما ممکن است در سالهای اتی برای همیشه نفت ارزان بماند .
چه اتفاق چالشی در حال وقوع است انرژِی باد ، خورشید ،اتم ، گاز ، یا همه اینها با کمک حمایتی و سیاستهای مالی خود را در سال 2016 بالا خواهند کشید .
ذغال سنگ اولین قربانی این حرکت است .کلیه سیاستها مبنی بر کنار گذاشتن  ذغال سنگ است بدلیل  آلودگی زیاد بیشترین کاهش ذغال سنگ در سال 2016 اتفاق می افتند و بانکها هیچ علاقه ای در سرمایه گذاری بر روی نیروگاههای ذغال پایه ندارند 
بسیار سخت است که بگوییم کدام انرژی برنده این مسابقه جدید خواهد بود .آیا انرژی اتمی برنده مسابقه است .هرچند الودگی کمتری دارد ولی هزینه بر است و کمتر کسی خواهان  داشتن نیروگاهی در حیاط پشتی خانه اش است .

گاز ، گاز قاتل کربن بوده قیمت ارزان آن  باعث شده توجه بسیاری به این ذخیره زیر زمینی جمع شود تا سال 2020 سرمایه گذاری های خوبی در این امر میشود هرچند گاز به نظر قدری ریسکی برای سرمایه گذاری مینماید .

انرژی های تجدید پذیر دیگر به عنوان انرژیهای الترناتیو مطرح نیستند حالا آنها دیگر در یک رقابت شانه به شانه هستند برای مثال انرژی خورشیدی با انرژی فسیلی رقابت نفسگیری شروع کرده .

چین هند و شیلی سرمایه گذاری زیادی روی انرژی خورشید کرده اند انرژی باد در انگلستان و آلمان بسیار ارزانتر از ذغال سنگ است و ممکن است کلیه نیروگاه ذغالی تا سال 2023 جمع شود .

در حال حاضرتولیدات نفت امریکا، برگشت ایران به بازار نفت و حراج سعودی برای گرفتن سهم بیشتر بازار ما را به نفت متکی کرده امری که دیری نمی پاید و چراغ زرد برای نفت چشمک میزند .


هر روزخودروهایی که با انرژی الکتریسیته کار میکنند بیشتر و بیشتر تولید میشوند و بزودی وسائل نقلیه بسیاری شروع به حمل و نقل الکتریسیته پایه میکنند .و تمدن بشری با بشکه های نفت خداحافظی میکند .

۱۳۹۴ آبان ۱۹, سه‌شنبه

گیوتین فرانسوی ،شکم گرسنه ایرانی ،


فرانسه هنگام مذاکرات اتمی تا توانست نقش پلیس بد را بازی کرد .در هنگام تحریمها اولین کشوری بود که سریع بار و بندیل  پژو را بست .روابط اقتصادی ایران با فرانسه بعد از پایان جنگ تحمیلی به این طرف همیشه از نوع استعماری بوده و خواهد بود .این کشور با صدور پلت فرم ماشینهای از رده خارج خود به ایران بازار بسیار پرمنفعتی را در طی بیش از دودهه از آن خود کرده و در عین حال که هیچ سرمایه گذاری مستقیمی در صنعت ایران ننموده و صرفا قالبهای فرسوده داخل انبار خود را روانه کارخانجات خودرو سازی ایران مینماید .همین قالبهای پوسیده سبب اتش گرفتن خودروهای 405 تولیدی در سالهای 85 شد و کمپانی پژو کمترین علاقه ای برای ایفای مسئولیت خود در زمین تضمین کیفی خودروها نشده و نمیشود .پژو هیچگاه اجازه نداد تا تولیدات ساخت ایران وارد بازار مصرف اروپا شود چون میدانست تولید با تکنولوژی پایین و فرسوده و فاقد تضمین کیفی میباشد و اصلا جان مردم ایران برایش اهمیت نداشت و اگر اولین آتش سوزی خودرو در کشوری اروپایی اتفاق بیافتد اولا خون ایشان گرنبهاتر از خود ایرانیان است و ثانیا سهام کمپانی پژو کاهش ارزش میافت .عمق فاجعه اینجاست که صنایع هسته ای فرانسه با سرمایه ایرانی شروع به حرکت کرده ولی هیچگاه ایران از این  سفره نعمات متنعم نبوده و نخواهد بود .
مناسک دیپلماتیک از نوع دست دادن نشستن و ایستادن طرزقرار دادن پا در هنگام نشستن همه و همه دارای بار معنایی فراوان هستند و از پشت پرده جبهه دوطرف منازعه دیپلماتیک پرده بر میدارند .روحانی در حالی شال و کلاه کرده برای گرفتن عکس یادگاری با اولاند در کاخ الیزه که پیشتر اعلام شده بود این سفر همراه با نهار خواهد بود برای نشان دادن چهره نادم فرانسه از برای اینهمه دشمنی با منافع ملی ایران ، ظاهرا قرار بوده این نهار دیپلماتیک همراه با صرف مشروب باشد که معمولا در مورد کشورهای اسلامی این کار صورت نمیگیرد و فرانسه کشوری است که از دیر باز درخاوریانه عربی و آفریقایی بوده و از پروتکلهای دیپلماتیک کشورهای اسلامی آگاه است  و فضای رقابت سیاسی داخل ایران را هم میشناسد .پس اتوماتیک وار دستگاه وزارت خارجه خواستار رفع این امر میشود و فرانسه گستاخانه جواب میدهد غذایی درکار نیست و اگر خواستید یک صبحونه دور همی میزنیم که مورد موافقت هیات ایرانی قرار نگرفته و روحانی صرفا 2 ساعت در کاخ الیزه مهمان اولاند هست و احتمال زیادتر شیطنت هایی حین این دیدار نیز صورت خواهد پذیرفت .این یعنی روحانی باید با شکم گرسنه زحمت رفتن به پاریس را بکشد و برگردد.امیدوارم در این سفر قراردادهای یک طرفه دیگری با این کشور امضا نشود که قاتل جان و مال و منافع ملی و ذخایر زیرزمینی ایرانیان گردد و مایه درس عبرت در کتب درسی تاریخی ایرانیان . 
از اوایل سالهای دهه 70شمسی نوعی دیدگاه در دستگاه دیپلماسی ایران شکل گرفت که دادن منافع پرسود  در حکم رشوه به کشورهای اروپایی عضو شورای امنیت سازمان ملل  از انها دوستی برای روز مبادا میسازد در حالیکه روز مبادا آمد و گذشت و همین فرانسه بی چشم و رو ایران را نه تنها تحریم کرد بلکه بیشترین فشار را وارد کرد و خنجر را تا دسته در کالبد منافع ملی ایران فرو کرد .کشورهای اروپایی دیگری نیز وجود دارند که قابل اعتماد تر هستند و سطح تکنولوژی نسبتا قابل قبولی دارند که میتوانند به صنعت ایران عرضه دارند و این روابط پایدارتر خواهد بود و هر گونه توسعه روابط اقتصادی با فرانسه و انگلستان در حکم سرمایه گذاری در گیوتینی خواهد بود که در سالهای اتی به قصد سر بریدن منافع ملی کشورمان استفاده خواهد شد و آزموده را آزمودن خطاست .

۱۳۹۴ آبان ۱۸, دوشنبه

منطقه در راه بازگشت به ارزشهای ایرانشهر







ابتدا برای روشن شدن این موضوع باید نگاه بیاندازیم به معنای ایرانشهر از بعدی غیری نژاد پرستانه و انسانی و از بعد فرهنگی ایرانشهر را بشناسیم ریچارد فرای ایران بزرگ را شامل بخش اعظم قفقاز، عراق، افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی می‌داند که از طریق نفوذ فرهنگی تا چین و غرب هند گسترش می‌یابد. به گفته فرای:"ایران شامل تمام مردمان و سرزمینهایی است که در آنها زبانهای ایرانی بکار می‌رود و تمام بخشهایی که فرهنگ ایرانی در آن پیروزمند و مسلط بود."من بارها عنوان کردم که مردمان آسیای مرکزی چه ایرانی زبان و چه ترک زبان تنها یک فرهنگ، یک مذهب و ارزش ها و سنت های یکسان دارند و تنها عامل جدایی ایشان زبان است."
این شاخه تمدنی بشری با موج اول یعنی انقلاب کشاورزی در خاورمیانه و بخشهایی از قفقاز تحت نرم افزار ساده و موثر گفتار ،پندار و کردار نیک بسط وتوسعه یافت .به طوریکه 40 درصد مردمان آن روزگار تحت لوای این تمدن سده های گوناگون زیست پویایی داشتند .این تمدن بشری دانش محور بود و حتی تقویم آن نه بر اساس زادروز کسی که بر پایه علم و تغییر فصول بود که در یک شاهکار بی نظیر علوم به ظاهر خشک جغرافیا و ریاضیات را به فستیوالی از شادی و سرزندگی در اعیادی چون نوروز ، تیرگان ، مهرگان قرار میداد .سراسر اقلیم این تمدن با شکوه بوسیله راههای تجاری ارتباط تجاری و فرهنگی داشتند راههای چون راه شاهی و امتداد جاده ابریشم همچون رگهایی ارتباطات مردمان این حوزه تمدنی را در خود هدایت مینمودند .این تمدن در برهه های گوناگون و بویژه در عصر صفوی دوباره با نوسازی به شکوه خود بازگشتند .


این تمدن در موج دوم انقلاب بشری یعنی انقلاب صنعتی نتوانست شکوه دیرین خود را بازتاب دهد و زیر ضرب حملات کشورهای استعماری حالتی تدافعی پیدا نمود .انقلاب صنعتی درون شکم خود بچه های گونه گون را باردار بود که با وجود تضاد همه از یک رحم متولد شده بودند نوزادانی چون سوسیالیزم ، فاشیزم ، لیبرالیزم ، کپیتالیزم ،آنارشیسم ...

که همه و همه فارغ از ارزش گذاری خوب یا بد با تضادهای خود و ادعای رهبری نرم افزاری محل بسیاری از خونریزی بی سابقه بشری بودند که اوج آن در تمام جنگهای جهانی و جنگ سرد نمودار بوده . و چون تمام این مکاتب بشری احتیاج به انرژی برای ادامه حیات دارند و خاورمیانه قطب انرژی دنیاست بیشترین فشار و خونریزی در نقاط اطراف ایرانشهر باستانی اتفاق افتاده و خواهد افتا د.با کمتر شدن فاصله تکنولوژیک هسته اولیه ایرانشهر با انقلاب صنعتی .کانونهای باستانی ایرانشهر بار دیگر دوباره خواهان همگرایی اقتصادی و فرهنگی درون تمدنی هستند


.البته نیروهایی خارج از حوزه تمدن ایران شهر در یک رقابت همیشگی سعی میکنند تا از این کریستالیزه شدن موج همگرایی جدید تمدنی جلوگیری نمایند .بازتولید نیروهای فاشیستی و واپس گرا همه از تلاش این رقبا جهت گروگان نگاه داشتن مردمان داخل این حوزه تمدنی است .نیروهای واپسگرایی که توسط نیروهای موج انقلاب صنعتی کمک مادی و معنوی میشوند .باید دید این موج جدید تمدن ایرانشهری قادر خواهد بود تا بر رقیبان سنتی خود پیروزشود و شکوه خود را دوباره بازستاند .

پینوشت : میخواستم تیتر بزنم با این وزیر راه، ایرانشهر چندان دور نیست .میدانم که از معدود وزیران کیفی تیم اقتصادی کابینه روحانی است مقاله ارزشمندش در اینجا نشان میدهد او غریزه ای فلسفی دارد .امیدوارم در کارش موفق باشد و بتواند راههای ایران را از چنگال اقتصاد دولتی نجات دهد تا بتواند منابع را در راه آرمان ایرانشهر سرمایه گذاری نماید .او نقش بزرگی برای احیا رگهای حیاتی ایرانشهر دارد و همچنین مقابله با جریان ویروس وبای سرخ که در پست قبلی گفتم امیدوارم او تواند سوخت جریان مخرب وبا سرخ را در جهت پیشبرد آرمان ایرانشهر بکار گیرد .با آرزوی موفقیت برای او و همه مومنان به آرمان ایرانشهر باشکوه.




.

۱۳۹۴ آبان ۱۷, یکشنبه

داستان چشم گریان توسعه


یکی از مباحثی که اغلب طرفداران رژیم پهلوی از آن  بدرستی دفاع میکنند کشیدن راههای بسیار اعم از راه شوسه و راه آهن در زمان رضا شاه است لازم است اینجا تاریخچه  ای از ساخت راه آهن را مرور کنیم 
 درسال 1890 میلادی   بر اساس پیمانی خفت بار ناصر الدین شاه  با روسیه عهد کرد تا 10 سال در ایران راه آهن نمیسازد .و در پایان ده سال  باز هم این قرار داد ننگین با دستان لرزان مظفر الدین شاه امضا شد .در سال  1304 قا نونی در ایران لازم الاجرا شد که از تجارت  برای توسعه کشور استفاده بهینه شود یعنی به زبان ساده 2 قرون به هر من شکر و شش قران به هر من چای  اضافه شد و در مقابل این افزایش در آمد صرف ساخت راه آهن سراسری ایران شد .راه آهنی که هم اکنون شمال و جنوب کشور را به هم پیوند میزند در مقابل قند و چایی که فاصله  دهان تا روده فراخ توده ایران را در مینوردید .البته این عزیزان تکنوکرات بسیار دوست دارند که بگویند رضا شاه بی سواد بود و ما دکتر هستیم و از برجسته ترین کالجهای حوالی لندن  مدرک داریم .


حال نگاهی می اندازیم به کارنامه دکتر حسن آقا و دکترین اقتصادی اش :
هر چند انصاف نیست که توزیع یارانه نقدی را همه را به دکتر روحانی نسبت بدهیم ولی تداوم آن بلا شک از سیاستهای دولت ایشان و تیم اقتصادی اش میباشد .بر اساس  قانون بودجه سال 94 دولت باید 48 هزار میلیارد تومان یارانه بدهد که 39 هزار میلیار تومان آن نقدی به جیب توده مردم میرود .و 11 هزار میلیارد تومان صرف تولید و سلامت میشود که دولت با توجه به کاهش در امدها حتی نمیتواند آن یارانه  نقدی را بدهد پس مجبور است اسکناس چاپ کند و دوباره با تورم این یارانه را دوباره به صندوق دولت برگرداند  و بی خیال یارنه تولید شود .چرا دولت با این پول  سوبسید تکنولوژی و نهاده های تولید نمیخرد و به بدنه فرسوده صنعت ایران تزریق نمیکند .

شما اگر درسال 1304 بودید کدام را انتخاب میکردید چایی و قند وشکر  دوقرون ارزانتر را یا  راه  آهن سراسری .راه آهن ایران را زنده کرد و مشت حسین و کبلعی و نقی و تقی ... از پای  منقل رفتند بیل و کلنگ دستشان گرفتند و کوه و بیابان را کندند و راه ساختند .

حال  سال 1394 است کدام را انتخاب میکنید پول یارانه  هر ماه را یا افزایش تولید ناخالص ملی توسعه بنادر و صنعت و سر کار رفتن مازیار و حسین و فرزین و مونا و زهرا را  .

۱۳۹۴ آبان ۱۶, شنبه

ویروس بسیار خطرناک وبا ی سرخ در راه ایران ، مواظب نباشیم ایران گورستان میشود

ابتدا لازم است در ارتباط با تاریخچه پیدایش این بیماری توضیحاتی بدهم . منشا اولیه این بیماری در  آزمایشگاههای شوروی سابق بوده .قضیه از اینجایی شروع شد که در سال 1917 گروهی از دانشمندان  روس سعی داشتند تا به نوعی از پروتئین  کشف کنند تا بدن انسان را در مقابل  بیماریهای گو ناگون  مقاوم سازی نماید
.آزمایشگاههای متعددی در سرتاسر روسیه روی  این نوع پروتئین سالیان زیادی کار کردند  .با وقوع جنگ جهانی دوم دانشمندان روس با اعلام موفقیت امیز بودن  پروژه از قصد خود برای تولید  در مقیاس صنعتی این دارو و صادرات به دیگر کشورهای جهان پرده برداشتند .داغ شدن جنگ جهانی دوم جهانی و مرگ و میر گسترده  مردم این توهم  را بین افکار عمومی قوت بخشید که نسخه شفا بخش ابنا بشر پیدا شده. داشنشمندان شوروی سابق بی محابا اقدام به صدور  این ویروس خطرناک به اروپای شرقی ، آمریکای جنوبی ، شرق آسیا و خاورمیانه نمودند .برای پی بردن به میزان خطرناکی این  بیماری ویروسی گسترده لازم است تا آمارهای سازمان بهداشت جهانی  در خلال سالهای بعد از جنگ جهانی تا سال  1991 میلادی مرور شود .

این ویروس خطرناک سبب واکنشهای متفاوت در جای جای جهان شده و دنیا را به نوعی تاریکی وارد میکند .
وقوع این بیماری در محیط آلمان بعد از جنگ سبب شد تا ساکنان بخش شرقی در یک اقدام نادر یک دیوار قطور در برلین بکشند و هر کس از هموطنان را که میخواست از این دیوار عبور کند را میکشتند . این نوع واکنش در شبه جزیره کره در بخش شمالی آن همچنان ادامه دارد و مردم  تمایل زیاد به گشنگی کشیدن دارند و شلوار جین نمی پوشند .
در چین دهقانانی که سر زمینها  کار میکردند ناگهان در یک روز حالت جنون پیدا کرده و شروع به در ختکاری در بیابان نمودند و خشکسالی بیسابقه ای را به همراه اوردند که به قیمت مرگ 40 میلیون چینی انجامید خوشبختانه در دهه80میلادی دولت چین این ویروس را مهار کرد .

در آمریکای جنوبی مردان یکبار تصمیم گرفتند تا ریش بگذارند و دکمه های پیراهن را باز بگذارند  ودر جنگلها سر به شورش بگذارند . هنوز در نقاط مختلف آمریکای جنوبی کشورهای مختلفی با این بیماری دسته و پنجه نرم میکنند در کوبا مردم هر روز ماشینهای بسیار قدیمی آمریکایی سوار میشوند در ونزوئلا  دستمال توالت تمام شده است .

در کامبوج 2 میلیون از جمعیت 8 میلیونی این کشور به مزارع مرگ برده شده و در جا کشته شدند .




در خاورمیانه ابتدا از راه دریای خزر این بیماری ذره ذره به داخل ایران نفوذ کرد و تلفات بسیار زیادی را اواخر سالهای دهه پنجاه و دهه شصت داشت .مردان  همه سبیل میگذاشتند و  مردم  ساعات زیادی را صرف ایستادن درصف جهت خریدن ماست و سیگار و تاید و غیره میکردند .و گاهی همدیگر را میکشتند .و حتی بر ضد کشور خودشان هم میجنگیدند  .گروی از این بیماران هنوز در کمپی در عراق نگه داری میشوند .


این بیماری به صورت ویروس وارد بدن بیمار میشود و او را گرسنه میکند و او را به جنون ویرانگری و کشتار میکشاند تا در نهایت کل بیماران بمیرند .
سرانجام در ابتدای دهه نود  دانشمندان روسی اعلام کردند که این  پروتئین خاصیت درمانی نداشته ودر حقیقت نوعی  ویروس وبای سرخ است .ولی در کمال تعجب گروهی از دانشمندان ایرانی هنوز مصر هستند که وقتی این دوا را می خورند حس بهتری دارند شایان ذکر است نوع جدید این ویروس (وبای سرخ) در پیوند  علوم بیوتکنولوژی و علوم الکترونیک از طریق اینترنت نیز انتقال میابد .

گروههای که قربانی این بیماری خطرناک میباشند ابتدا از اقشار زحمت کش کارگر و سپس روشنفکران و غیره میباشند .شایان ذکر است  متخصصان مگویند شیوع این بیماری مثل در آوردن غول از چراغ جادوست و ممکن است این غول دیگر به داخل چراخ  بر نگردد و اول بانیان ا ین امر را  نفله کند .اخیرا دسته های متفاوتی از افراد عاشق نوستالژی دوباره به این بیماری مبتلا شده اند و اپیدمی این بیماری در جامعه در حال گسترش هست و میرود یکبار دیگر ایران را با خاک یکسان کند . 



۱۳۹۴ آبان ۱۵, جمعه

خشکسالی به خرمن سعودی زد .ملک سلمان دیگر گندم ندارد

برای دهه های متمادی  عربستان با شاخصه هایی چون چاههای نفت ، واحه های صحرایی و کشتزارهای گندم شناخته میشد .
با وجود آب و هوای حاره ای و بارش قلیل ، بزرگترین تولید کننده نفت خام توانسته بود آنقدر غله کشت کند که حتی شکم اعراب کویتی ،اماراتی، قطری ،بحرینی ،عمانی و یمنی را سیر کند .این کشتزارهای دوار گندم در فواصل نیم مایلی از سیستمهای آبرسانی قطره ای در دهه 80 و نود میلادی  در صحرای عربستان توسعه یافتند .و در فصل بهار  سبزی خود را به دریای شن عربستان جلوه مینمودند .ولی اکنون  از آنهمه طراوت تنها چاههای نفت برجا مانده .آخرین مزرعه اخیرا ناپدید شده تا سفره آب برای رفع عطش باقی بماند .برای اولین بار سعودی در سال 2016 کل گندم خود را وارد میکند .برخلاف سیاست همیشگی خود کفایی گندمش.عربستان حالا باید هیدروکربن بفروشد تا هیدرو کربات بخرد . نفت بفروش تا از گشنگی نمیری .یکی از تجار عمده غلات میگوید عربستان در آستانه تبدیل شدن به بزرگترین وارد کننده غله جهان است .احمد بن عزیز رییس اتحادیه وارد کنندگان در ریاض اعلام کرد واردات سعودی بالغ بر 3.5 میلیون تن در سال 2016 خواهد بود . تخمین زده میشود تا سال 2025 میلادی به لحاظ افزایش جمعیت و نیاز به نشاسته مصرفی واردات  گندم به 4.5 میلیون تن میرسدیعنی بزرگترین وارد کننده گندم دنیا  .سعودی هم اکنون نیز بزرگترین وارد کننده جو مصرفی اشتران  شبه جزیره است .عربستان ممکن است آخرین ملتی نباشد که از کشت گندم منصرف میشود شمال هندوستان و شمال چین با همین مشکل دسته و پنجه نرم میکنند مشکلی که با بارش نامنظم  نیز عجین شده که گویا بدلیل تغییرات آب و هوایی است .
سعودی در سال 1984 میلادی تبدیل به صادر کننده گندم شد در حالیکه در دهه 70 هیچ صادرات گندمی نداشت .برنامه خودکفایی گندم قربانی موفقیت خود شد .چون این ذخیره آبی از عصر یخبندان تا به حال  باز انباشت نشده بود .
اولین بار در سال 2008 دولت اعلام کرد که سیاست خرید تضمینی گندم را کاهش میدهد  و هرسال 12.5 درصد از خرید گندم داخلی کاهش داد و به جایش گندم وارد نمود .آخرین برداشت رسمی در ماه می 2015 انجام شد .سعودی بیشتر در سال 1992  به پیک تولیدی 4.1 میلیون تن رسید و جزو 10 کشور صادرکننده گندم قرار گرفت .در خاورمیانه تنها ترکیه ،مصر ،ایران، عراق و سوریه کشت  انبوه گندم دارند هرچند آنان نیز بخشی از نیازشان را با واردات پوشش میدهند .حالا کانادا آلمان و لیتوانی  و لتونی قصددارند تا این بازار را  در دست خود بگیرند .سعودی سیاست سرمایه گذاری در کشاورزی دیگر کشورها و کشت  در زمین بیگانه را در نظر دارد .

۱۳۹۴ آبان ۱۴, پنجشنبه

آمریکا دیگر ابرقدرت نیست روسیه و انگلیس دوباره به خاورمیانه بر میگردند

آمریکا سال 2008 فرو پاشید بی سرو صدا چون دستگاه رسانه را در اختیارش بود افکار عمومی دنیا زیاد متوجه اش نشد .از طرفی دیگر انعکاس فروپاشی امریکا موج وحشت و بی ثباتی زیادی در دنیا ایجاد میکرد و به صلاح بود تا این موضوع انعکاس پیدا نکند .ازسوی دیگر تصمیمگ رفت شد تا رییس جمهوری چپ گرا در قامتی  رنگین پوست در جلوی ویترین ایالات متحده قرار گیرد تا سقوط آزاد با چتر نجات هموار گردد .متخصصان علم اقتصاد مکتب کینز نیز دست به کار شدند تا با پمپاژ پول زیاد از زلزله اقتصادی امریکا آواربرداری کنند .لذا طرح بیمه درمانی اوباما را ایجاد نمودند تا با بالابردن شاخص مصرف اقتصاد امریکا را یک تکان اساسی بدهند  ولی این اقدام انان اثر نکرد وته کار 18 ترلیون دلار بدهی باقی گذاشت که تا پایان زمامداری اوباما به 20 تریلیون نیز میرسد .اقتصادی که با بهره بانکی صفر درصد چند سال است این پا و آن پامیکند  .کار بدانجایی رسید که ایالت تگزاس درخواست کرد تا ذخایر طلا این ایالت از دولت فدرال مسترد شود .در مقابل دولت فدرال اقدام به مانور جنگ شهری با همه ادوات جنگی در ایالات جنوبی نمود تا قدرت نمایی نظامی در مقابل شهروندان خود کند .برنامه های فدرال رزرو آمریکا در نماهای دیوانه کننده QE1,2.3همه به فضاحت خورده و بدتر فدرال رزرو دست به آمارسازی میزند مزخرفترین امارسازی در مورد تقلیل  اعلام  بیکاری  به میزان دهه هفتاد در سایت بلومبرگ بود  .ناظران اقتصادی هشدار میدهند که یک سوم کشتیهای کانتینر بر بندر لانگ بیچ را خالی بر میگردند یعنی چینی ها  باربه امریکا میفروشند و در قبالش اوراق قرضه میگیرند .بحران مالی یونان آینه تمام نمای فردای ایالات متحده است کشوری ورشکسته و این تصویر افکار عمومی آمریکا را به وحشت انداخته .فدرال رزرو جهان را با یک انتظار تمام ناشدنی افزایش بهره بانکی باقی گذارده و او از این امر طفره میرود زیرا میداند با اولین تلنگر سیستم فرومیپاشد .

روسیه ابتدا با تهاجم به اوستیای جنوبی در سال 2008 میلادی  از حالت دفاعی در آمد و در سال 2014 با برگشت کریمه و حالا با بازگشت به سوریه میرود تا جای پای خود را محکم کند .خاورمیانه از سال 2011 میلادی با موج رفت و برگشتی نا آرامیها رو برروست و هیچ کس نمیداند در ان چه خبر است .بهار عربی از تونس آغاز و در مصر فزونی گرفت و دولت اوباما از سرنگونی مبارک  حمایت کرد  و ترکیه نیز در ان سرمایه گذاری سیاسی نمود  امری که با گذشت دوسال و در طی نا آرامیها با دخالت ارتش به موج جدیدی رفت و ژنرال سیسی با کمک مالی ملک عبدالله عربستان  زمام امور را بدست گرفت و سپس در یک چرخش به پشت پوتین خزید انتخابات اخیر با مشارکت  2 درصدی مهر پایانی بود بر رویای دموکراسی افریقایی عربی .

موج کشورهای بی دولت در سوریه عراق لیبی افغانستان میرود تا خاورمیانه را دریک سیاه چاله بزرگ فرو ببرد .از طرف دیگر دو حریف سنتی به هوس افتادند تا بعد از هفتاد سال بخت خود را در خاورمیانه آشوب زده امتحان کنند ابتدا روسیه در ماه سپتامبر  با حمله به سوریه میخواهد تا دنبال  شریک در این ناحیه بگردد و مواضع نا متعادل همه حکایت از چشم چرخاندن در خاورمیانه است تا شاید شریکی مطئن برای زخم التیام نیافته نژاد اسلاو بیابد .کشور روسیه که درپی افزایش بهای نفت بیش از پیش به خام فروشی غوطه خورده و نتوانست تکنولوژی  صنعتی خود را برمبنای ارزش افزوده تقویت کند میخواهد تا غرور خود را در پس فروپشی امپراطوری سرخ با لشکر کشی جبران نماید .

انگلستان این بازیگر دنباله رو آمریکا در همه سالهای بعد از جنگ جهانی بغض فروخفته را با پیروی از آمریکا در تمام این ماجراجویی های جبران نمود .امپراطوری که در آن خورشید غروب نمیکرد مجبور بودنقش خفت بار پادوی واشنگتن را در تمام این سالها تقبل نماید تا جای پای دسته دومی بیابد  در شراکت سیاسی .این وارث کوتاه قامت  امپراطوری بریتانیای کبیر  از فرصت استفاده کرده ویکی از ناپایدارترین شیخ نشینهای خلیج فارس را راضی نموده تا پایگاه و تاسیسات نظامی اش را در بحرین بسازد .
باید دید آیا شکاف جهان شرق و غرب به همان اندازه اوایل قرن بیستم هست که این دول با سابقه استعماری جای پایی برای خود داشته باشند .آیا افکار عمومی خاورمیانه میدان را برای اینها خالی خواهد کرد یا در میان مدت خلا قدرت در خاورمیانه پرخواهد شد  و این لشکر کشی بی نتیجه خواهد ماند .آیا دنیای غرب میتواند خود را با قدرت روز افزون چین بالانس کند .نقش قدرت های محلی چون ایران ترکیه و عربستان نفتی در این خاورمیانه جدید چه خواهد بود .

 در این بین وارث  اصلی ساکت و آرام منتظر مراسم کفن و دفن آمریکاست  وخود نیز آرام آرام زهر را در کالبد فرتوت آن تزریق میکند .چین بی سر و صدا مشغول توسعه راه ابریشم  است و دنبال رهبری در سر راه این راه ابریشم است تا ملل مسلمان را پشت خود جمع کرده و  جریان انرژی و ثروت را در این شاهراه بزرگ حفظ نماید.

حاج حسین شریعتمداری ناسیونالیزم توسعه گرا تنها راه باقی مانده دولت و ملت است و گرنه سانت به سانت عقب میروی و میرویم

کیهان امروز مطلبی را طرح کرده مغازه ایرانی با اسم فرنگی و کلی گله و شکایت متداول که چرا مثلا اسم  این فروشگاه هایپر استار ، پیتزا هالیدی  ووو بر روی کسب و کار ایرانیان به چشم میخورد .و چرا  تجارت ایران از فرهنگ غنی ما الگو برداری  حداقل  از لحاظ اسمی نمیبرد البته حسین شریعتمداری مشکل را میبیند ولی در پاسخگویی بی جواب است .پاسخ این است که سنگ  ایران 37 سال است بسته شده و سگ رها است .انقلاب اسلامی ایران یا انقلاب 57 قبل از اینکه پایه های تئوریک خودش را بچیند ناگهان به پیروزی رسید و چون جامعه بدون حاکمیت نمیشود روحانیت به راس هرم حاکمیتی جامعه صعود کرد این نظام جدید چون تجربه حکومت داری نداشت برای رسیدن به نظم جدید نگاه کرد به عملکرد رژیم ارتش سالار گذشته و هر چه کرد آنها ما برعکس اش را میکنیم .اگر او ملی گراست ما ملی گرایی را نفی میکنیم البته این موضوع بدلیل رقابت با جریان ملی مذهبی نیز بود جریانی که دیگر تشکیلاتی ندارد .به عبارتی جمهوری اسلامی فراموش کرد که وارث یک تمدن کهن است و اگر نهج البلاغه  عزیز است اوستا و شاهنامه هم عزیزند .این موضوع ادامه داشت تا در اوائل دهه 70 خورشیدی جریانی بدسلیقه سعی کردند تا در تولیدات فرهنگی اسامی ایرانیان را بر افراد بدسرشت و اسامی عربی را بر افراد نیک سیرت و صورت بگذارند .کتاب فارسی کودکان ما از افسانه های هزار و یکشب  و سندباد بحری و پند ها واندرزهای زیبای پارسی خالی شد و به جایش  درسهایی فقط از میثم تمار نشست   لذا از کوزه همون برون تراود که در اوست .تمدن ما نازا میشود چگونه فرهنگ تولید کنیم وقتی مواد و دستگاه پای کار نیست .وقتی مصدق خائن به ملت شد خوب معلوم است آمریکا بزک میشود .وقتی اسامی میادین نفتی را از رستم و ساسان به رشادت و سلمان تغییر میدهی خوب شیخک جنوبی پررو میشود و میگوید این خلیج  ع. ر. ب.ی است .وقتی نادر و کوروش  را ازبوم و بر برداری خوب معلوم هست جایش بختک انگلو ساکسون مینشیند .فرهنگ ما تولید گر نیست چون به نهاده تولید خود دسترسی ندارد .ایران سرزمین 1400 سال نیست و حداقل هزار و اندی سال نیز پشت خود دارد .و تا وقتی که آن هزار و اندی سال به جامعه و حاکمیت برنگردد مجبوری با چشم تر از منافع ملی در دانشگاه سخن بگویی و جامعه کرخت شده به  شمابخندد.
چرا نظام جمهوری اسلامی  سری به انبار خاک گرفته خود نمیزند و عناصرش را به میان میدان نمیبرد و دست خالی به جنگ با غرب و عربستان میرود .وقتی نه سپر داری نه شمشیر و فقط با کلاه خود در میدانی خوب معلوم است  نتیجه این جنگ چیست .

طبقه متوسط جامعه ایران نیاز به نرم افزاری قدرتمند  دارد تا شروع به حرکت و زایش و پویایی نماید وقتی جشنها و اعیاد باستان از جامعه دریغ شود خوب جامعه بدون سر میشود وقتی ما رسومی مانند چهارشنبه سوری  را مجوسی گری میدانیم خوب در زمین آل سعود بازی میکنیم چون متغیرها را آنها تعیین میکنند و ما پارمترها را پذیرفته ایم  .سه ضلع عثمانی قدیم دوباره فعال شده سه ضلع اسرائیل عربستان ترکیه و در مقابل تمدن ما قد علم کرده و غرب هم پشت آنهاست و این معادله تغییر نمیکند قبل از اینکه ما به طور کامل مجهز شویم و از وجوه تمدنی خود استفاده کنیم .و گرنه سنگ گرانبهای پارسی در بند است و سگ غربی عربی آزاد .طبقه متوسط کرخت شده و تا نشانه هایی مشخص و روشن از این بازتولید فرهنگی خود در کوی و برزن و تلوزیون و رادیو و کتاب درسی و روزنامه و پول ملی نبیند نه سرمایه گذاری در اقتصاد میکند  نه تولید میکند نه کار میکند و نه بهروری و ارزش افزوده می آفریند و نه اصلا به حرف شما گوش میدهد و در یک بازی باخت باخت همه بازنده اند و حریف برنده  ونخبگان در راه غرب .ایران نباشد  صنعت هسته ای  که هیچ نه از حسین چیزی میماند نه از شریعت شیعه 

۱۳۹۴ آبان ۱۳, چهارشنبه

سرمایه داری خارجی به ایران پناه می آورد دنیا حالا کنجکاوهست در ایران چه خبر هست .

در دهه 40 و پنجاه هجری شمسی دنیا سرمایه گذاری زیادی روی ایران کرد و مدام ایران را رصد میکرد که به عنوان اولین کشور جهان سوم در ادبیات انزمان یا به قول امروزیها کشور در حال توسعه به قافله کشورهای توسعه یافته اضافه شود و شاه ایران را به عنوان نماینده این جریان میستود .ولی بنیان تفکر کمونیستی آرام آرام در بدنه دانشگاهی و صنعتی ایران نفوذ پیدا کرد .ایرانیان به لحاظ جنبش ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد و نقش امپریالیستی امریکا در زمان جنگ سرد در صدد انتقام بودند ولی اینجا توده ایران یک اشتباه مرتکب شد و تحت تاثیر دیدگاه های کمونیستی امریکا را برابر جهان سرمایه داری درنظر گرفت وبه لحاظ قدرت گیری چپ اسلامی در ایران همزمان با جنگ با آمریکا به تبلیغ علیه سرمایه داری خو گرفت و امریکا نیز خوشحال از این امر بود چون آمریکا به نوعی حافظ جریان سرمایه داری در آشفته بازار دوران جنگ سرد بودو سرمایه داری از ترس کمونیسم دیوانه به آمرکی پناه آورده بود  .با اوج گرفتن جریان چپ در ایران دولت تصمیم گرفت راه جهان سرمایه داری نیز سد کند .جریان سرمایه داری که غیر ایدئولوژیک هست و در یک بازی برد برد قرار دارد و برایش بین چین و آمریکا فرقی ندارد .لذا پس از این جنگ اعلام نشده ایران به جهان سرمایه داری انها تصمیم گرفتند از تنها ابزار باقی مانده علیه ایران استفاده کنند و به ناچار تحت لیسانس امریکا با ایران در مدیا های خود بتازند .دنیا برای اولین بار به سختی تلاش کرد تا ا ز مردمان ایران زمین و نه حتی از نظام  ایران  انتقام بگیرد و کارخانه اهریمن سازی انها با سرعت بیشتر شروع به یورش به یکی از بزرگترین تمدنهای بشری نمود .و شرق مهمان نواز ،دنیای عرفان غذاهای لذیذ ،سرزمین هزار و یکشب و کوروش کبیر ،سرزمین پسته و فرش و شعر و تمدن ، پرشیای ناجی کتب دینی مسیحیت و یهود ،  را به کناری نهاد و حتی تصمیم گرفت در نزد افکار عمومی دنیا بین پرشیا و ایران  تفاوت قائل شود و تصویری از ایران حتی الامکان مخابره نکند و اگر مخابره میکند یا خشن باشد یا ضد تمدن غرب .و برای اینکه ذائقه تمدن غربی به دستاویزی شرقی به هر حال نیاز دارد و بالعکس تصمیم گرفت تمدن شرق دور و حتی هند را جای ایران نزدیکترین پناهگاه تاریخی غرب به شرق جا بزند .حتی اگر به ناچار تصمیم میگرفتند از ایران تصویری درتلوزیون نشان دهند به پرت ترین و ناکجا آبا دترین جای ایران میرفتند.مکان جایی در بیابان ایران بدون زمان یک دکه کوچک اغذیه فروشی و یک پیرمرد ازتاریخ پارینه سنگی و تمام مظاهر تمدنی گاهی در  یک موتور سیکلت در حال حرکت در پهنه بیابان ایران خلاصه میشد .
این ماجرا ادامه داشت تا اینکه آمریکا ناامید از جنگی بی حاصل در عراق و افغانستان و قدرت گیری ایران تحریمهای بی سابقه ای را علیه ایران  ترتیب دادتحریمهایی که اخرین اقدام جهان غرب برای رویاروئی با این شرقی پیشتازنده بود .ولی در کمال ناباوری دید ایران اگر چه آسیب دیده در عین حال زنده هست و تازه چند جنگ را هم در خاورمیانه مدیریت میکند و از زمین تا آسمان با کره شمالی متفاوت است .پس حس کنجکاوی افکار عمومی غرب به ایران جمع شد که اگر ایرانیها همان آدمهای عصر سنگواره در دنیای رسانه غرب هستند چگونه از بین نمیروند چگونه پهپاد آمریکایی را شکار کردند چگونه صنعت هسته ای  و موشکی دارندو چگونه یک اقتصاد داخلی دارند که بانفت 40 دلاری و تحریم نمیمیرد و با شش دولت دنیا دوسال تمام مذاکره میکنند و تنها نیروی پای کار جنگ با داعش هستند  پس یک جای کار میلنگد لذا اگر بزرگترین رسانه تصویری دنیا یعنی یوتیوب رصد کنید تا دوسال پیش باید باذره بین یک ویدئو رنگ ورو رفته پیدا میکردید حالا هر روز یک ویدئو جدیدمنتشر میشود  چون حس ششم دنیای غرب تحریک شده که اینجا چه خبر هست  .از طرفی دیگرجهان  سرمایه  به عنوان یکی از خالص ترین پارامترهای اقتصادی اصلا ایدئولوژیک نیست و برای همین هست تا حالا دوام آورده برای او فرقی بین گنگسترهای قرن 18 تگزاس و یا اعراب جنگجوی صحرای حجاز نیست هر جا بتواند سود در بیاورد می رود و عاشق  چشم ابروی آبی و قهوه ای و بادامی نیست اگر چین  با جمعیت فراوان و منضبط بتوانند برای او سود اور باشند میرود سمت انها اگر ایران با داشتن مواد معدنی و دسترسی به بازار مصرف و نیروی ماهر و قدرت کنترل بر خاورمیانه بی دولت چشم انداز داشته باشد چرا که نه .لذا هنوز جوهر برجام خشک شده و نشده بازرگانان در راه تهران وشهرهای دیگر هستند و به حرف هیچ کسی هم گوش نمیدهند ترجیح اینست که از دست گسل زلزله بدهی 18 تریلیون دلاری امریکا به زمین محکمتری برسند .لذا هم ما شوکه شده ایم که چه خبر است .برندهای مختلف همه در راه ایران با عجله پارسال دوست امسال آشنا .حتی دولت ایران شوکه شده و نمی داند چه خبر هست این شو ک دولت بزودی به بدنه اجتماعی سرایت میکند .نگران نباشید اینها پناهنده های اقتصادی هستند .

۱۳۹۴ آبان ۱۲, سه‌شنبه

بلائی که حزب توده سر ایران آورد

ایرانیان بیش از یک قرن هست که برای تحصیل آزادی میجنگند ولی با چشمان بسته گاهی خود را زخمی میکنند گاهی خنجر بر روی هم میکشند همدیگر را متهم میکنند به هر دستاویزی چنگ میزنند در سفارت بریتانیا تحصن میکنند برای صدام میجنگند .برای اعراب فرش قرمز پهن میکنند کف خیابان ولو میشوند .حاضرند برای هموطنشان جان بدهند و درهمان حال جان او را بستانند .چرا کشوری که اولین پارلمان آسیا را تاسیس کرده هنوز اپوزسیون در تبعید دارد .چرا مصدق صبح نخست وزیر بود غروب خائن .چرا ما اینهمه سیاسی هستیم چرا مثل مردم دیگر دنیا بیخیال سیاست نمیشویم چرا ماو آنها داریم و چرا فرشته نجات ما ظهور نمیکند چرا ماشینها و جاده های ما قاتل ماست .جواب سوال فقط یک چیز هست توده مقدس .بلایی که حزب توده سر ما آورد توده مقدس هست و باید از این توده مقدس حفاظت شود و همه دولتها و احزاب میجنگند تا این توده مقدس را از خطرات نجات دهند .چون این توده بچه معصومی است که همه پدران آن هستند از رضا شاه تا محمد رضا تا گروههای چپ مسلح تا اپوزسیونهای بی شمار .همه داعیه دار هستند برای حراست از این طفل .عقاید حزب توده با وجود فروپاشی بسیار قوی است و سرها میبرد . این توده دنبال منجی است و منجی در بدر توده . منجی گاهی از خانه فرار میکند و حضانت کودک را از سر خود وا میکند .پدر و فرزند گاهی با هم دوست اند گاهی با هم دعوا میکنند و همسایه ها را کنجکاو .همسایه هایی که زیاد هم بالغ نیستند و نگاه میکنند ما چه کار کردیم تا فردا همان کار را بکنند .
ایرانیان بعد از یک عقب گرد تاریخی و سرخورده از دو قرار داد استعماری با همسایه شمالی به فکر افتادند چون سیستم شاه ملت چاره ساز نبود چون شاه قاجار بی کفایت بود عکسهای ناصر الدین شاه همه گواه تاریخی است از این بلا تکلیفی .شاه شهید  یا در حرمسرا عکس داشت یا در حال شکار . از طرف دیگر کمونیسم در روسیه پای گرفت و آرام آرام زهر خود را در کالبد ایران ریخت .همزمان در ایران بعد از شکست مشروطه و خطر فروپاشی فدراسیون ایران در اثر تحریک خارجی و ساز جدایی طلبی نخبگان به غلط کردن افتادند و دنبال منجی برای توده افتادند این شعر ایرج میرزا خود گواه تاریخی بر این مدعاست "

تجارت نيست، صنعت نيست، ره نيست‌... اميدی جز به سردار سپه نيست"

پس سردار سپه مامور شد تا از این توده مقدس حفاظت کند هرچند روند توسعه در هرکشوری از نظام فئودالی به نظام صنعتی و بعد سرمایه داری ختم میشود و اول کار با دولت استارت میشود  ولی جامعه ایران در همان مرحله دولتی شدن باقی مانده و حاضر نیست این طفل را از پستان مادر بگیرد طفلی که دندان دارد و سینه مادر را گاز هم میگیرد وسینه مدام کم شیرتر میشود اخر مادربالای  80 سالش هست ناسلامتی
ولی مادر هست دیگر طفل معصوم را چه کند و طفل معصوم مادر را چه کند .نگاهی به اقتصاد ایران که پایه و اساس روابط دولت و ملت هست گواه این امر است .با هم نگاه می اندازیم به جانفشانی مادر در این 80سال علی اکبر داوروزیر مالیه در طی سه سال وزارت در خلال سالهای 1312 تا 1315 شرکتهای دولتی زیر را بنا نهاد شركت سهامی ساختمان ایران، شركت بیمه ایران، شركت سهامی حمل و نقل و شركت‌های نساجی، قند و شكر و آبیاری  و بودجه دولت را ظرف سه سال دو برابر کرد یعنی 100 میلیون تومان .اوج بدبختی اقتصاد ایران در زمان گران شدن نفت در دهه 50 خورشیدی بود و 60درصد تولید ناخالص ملی دولتی بود  در حالیکه این رقم در کشورهای توسعه یافته 13 درصد در زمان صلح است این روند در سالهای جنگ همچنان تداوم داشته و در دهه 70میلادی 15!!! برابر شده است .عزیزان 85 درصد اقتصاد ایران دولتی است و تا این اقتصاد به مردم واگذار نشود مساله حل نمیشود و هیچ توسعه ای در کار نخواهد بود و این مساله حل نمیشود تا توده احساس مسئولیت کرده و بار اقتصاد را بردوش بکشد .توده ایران باید قدرت اقتصادی را دراختیار گرفته و مسئولیت آنرا هم بپذیرد .اولین قدم در این راه تقدس زدائی از توده نامظلوم ایران است .پس دست هرکس از دست اندرکاران  را که به واگذاری امور ملت به ملت دخیل است را فارغ از نوع جناح بندی طبقه اجتماعی نوع پوشش و گویش باید بوسید .

روحانی حالا یک هوو برای ریاست جمهوری دارد .یک هوو از جنس ظریف

روحانی بعد ازبرجام بنزین تمام کرده وکنار جاده ایستاده تا شاید رهگذری به او کمی سوخت مرحمت کند .پیش از این نوبخت معاون اول او با رد هرگونه اصلاحات اقتصادی گفت سیاست دولت کاهش تورم و تک رقمی کردن نرخ ان است این یعنی تا انتخابات اسفند وضع همینگونه هست و مهم نیست که کشور 6 ماه طلایی قبل از رفع کامل تحریمها را از دست میدهد  مهم انتخابات پیش روی مجلس است و بس برای ما .حالا اگر بعد از برجام ما اقتصاد را کمی آزاد کنیم تا کشور ازرکود اقتصادی در بیاید البته این فرضیه تمام شور و هیجان حاصل از رفع تحریمها را ز بین میرود و طفل اقتصاد در نطفه خفه میشود .دوران طلایی 6 ماهه که میشود با نفت در کانال 40 دلار نرخ سوخت را آزاد کرد تا اقتصاد از یک رانت سیستماتیک خلاص شود و اقتصاد با بینایی بیشتری از نرخ دلار جهت یابی صحیح خود را بعد از برجام زودتر پیدا کند .
ظریف  اینبار مهمان بیت بوده و آیت الله حرفهای زیادی درگوش اونجوا کرده از جمله "رهبر انقلاب با تحسین تلاش و جدیت تیم مذاکره کننده گفتند: احساس قدرت و نشستن در مقابل ۶ قدرت جهانی، دفاع از اهداف و تثبیت حضور و وجود خود به طرفهای مقابل، از جمله نقاط قوت مذاکره کنندگان کشورمان در مذاکرات هسته ای بود.ایشان، تدین را مهمترین نقطه قوت آقای ظریف خواندند و افزودند: بنده مکرر برای شما عزیزان دعا می‌کنم."

ایت الله زیرکانه کلی به ظریف کردیت داده و آنها را از دهان 

دلواپسان بیرون کشیده .ظریف مورد اقبال قشری از افراد طبقه 

متوسط هست و سمبلی از پویایی نسل جدید  بر خلاف 

بعضی از صاحبان مسند صدارت زبان انگلیسی را خوب حرف میزند 

بلد است جنجال مثبت ایجاد کند چهره مثبت تری از جمهوری 

اسلامی ارائه میدهد و در راستای استراتژی جذب حداکثری دفع 

حداقلی است .ظریف بچه بازاری است و اهل چانه زدن و سمج 

.دیپلماسی عمومی را بلد است و به مقدار لازم دوز پوپولیستی را 

دارد .

حال روحانی در خانه باید برای صدرنشینی بجنگد .روحانی 

مجلسی را ممکن است ببرد که ارزانی ظریف میشود .روحانی 

هنوز بی تصمیم است و نمیخواهد اشتباه کند .اومثل راننده 

تاکسی های خطی منتظر است تا همه ظرفیتهای صندلی اش پر 

بشود تا آقا استارت بزند غافل از آنکه یک پیکان خسته با یک بوغ 

همان دوتا مسافر ش را غر میزند .



حالا حسن یک هوو دارد و محمود یک داداش دوقلو دارد اما نه 

کاپشن پوش این دوقلو کت شلوار میپوشد .