کل نماهای صفحه

۱۳۹۴ مهر ۲۹, چهارشنبه

شایسته سالاری در مقابل دموکراسی غربی کدام بهتر است

مشکلات دموکراسی از چند بابت است .اول از همه یک انسان یک رای برای انتخاب رهبران سیاسی مشکلات بسیاری در این سیستم وجود دارد مانند تقسیم جامعه به اقلیت و اکثریت اجتماعات رای دهنده در مقابل بی رای ها و اشخاص دارای صلاحیت  از دل یک آزمون رقابتی. این به این علت است که مشکلات دموکراسی درون ساختاری میباشند و حکومت را از یک اداره موثر و با کیفیت ناتوان میکند .
Meritocracyیا شایسته سالاری  به مثابه راهی دیگر برای برای انتخاب رهبران گزینه دیگری مطرح میسازد اینجا انتخاب رهبران براساس آزمون تواناییها ومهارت برای اداره سازمانهای اجتماعی بزرگ میباشد .رهبران سیاسی باید قبل ازدر اختیار گرفتن مناصب از قاعده به هرم امتحان خودررا در پارامترهای گوناگون چون وفاداری مهارتهای اجتماعی و اجرایی پس بدهند زیرا که دولت قدرت زیادی بر شهروندان دارد .
ازسوی دیگر کنترل نکردن رهبران سیاسی ممکن است به فساد و مشروعیت زدایی از حاکمان بیانجامد .مشکل فساد را شاید بتوان ساده تر حل نمود ولی مشکل مشروعیت زدایی راه حل پیچیده ای دارد و نیاز دارد تا شایسته سالاری خود را به المانهایی چند از دموکراسی مزین نماید تا از بحران مشروعیت گذر کند .

مدل دموکراسی شایسته سالار به عنوان راه دیگر :
دادن قدرت رای بیشتر به طبقات هوشمند تر اجتماع ممکن است به انتخاب بهتر مدیران و رهبران بیانجامد مثلا ضریب قدرت رای افراد تحصیلکرده اجتماع را زیادتر کنیم و یک دموکراسی در قاعده و یک مرکز رهبری در راس هرم اجتماعی بوجود بیاوریم .
 این روش  انسانی ترین راه برای حل مشکلات دموکراسی و بهره بردن از شایسته سالاری است زیرا دولتها با ثبات تر و اداره مشکلات و بهبود امور جامعه روانتر صورت میگیرد که آنرا آتوکراسی نام  میدهند  .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر