موج سوم تمدنی ایرانیان در حال شکل گیری است

تاریخ تسلط ایرانیان بربخشی از جهان با انقلاب کشاورزی در پهنه هلال درونی اوراسیا آغاز شد .کشورهای درون هلال درونی اوراسیا از چین تا سواحل مدیترانه بر پایه انقلاب کشاورزی تمدنهای پیشرفته باستانی خود را بنا نهادند .این روند در خاورمیانه با تشکیل امپراطوری هخامنشی شکل گرفت .امپراطوری هخامنشی با بهره گیری از نظمی ارتش سالار احتیاج به در اختیارگرفتن اراضی بیشتر داشت تا این امپراطوری را سراپا نگاه دارد .سرداران بعد از فتح اراضی متفاوت اقطاع زمینی را بین خود تقسیم کرده و نهاده های تولید کشاورزی را در سطح وسیع به کار میگرفتند و بخشی از عایدات را به عنوان خراج به امپراطوری هخامنشی میپرداختند .این خانهای روستاهای متفاوت به صورت نسل اندر نسل مدیران تولیدات ایران بودند و حتی بعد از حملاتی چون اعراب اینهابر سرجای خود بودند و با امپراطوریهای جدید همان مناسبات را دنبال میکردند .یاد گار امپراطوری هخامنشی اعیاد باستانی ایرانیان چون نوروز ، یلدا ،تیرگان ، مهرگان، دین زرتشتی ،تئوری شاه و ملت میباشد که در ایران شهر همچنان  پابرجاست  .بعدها ساسانیان برپایه همین پارامترها سعی کردند تا امپراطوری خود را بر بخشی از ایران شهر احیا کنند

امپراطوری ایرانیان وتمدن ایرانیان بر اثر جنگهای طولانی با رم  به تدریج با فرسایش قوای نظامی و اقتصادی روبرو شد .دیوانسالاری ساسانیان برای جبران فرسایش اقتصادی وتقویت بنیه ارتش اقدام به اخذ مالیات بیشتر از خوانین نمود .این فشار اقتصادی بر ملاکان به حدی بود که سرانجام گروهی از انها املاک را رها کرده و میگریختند .در نتیجه رعیت تحت فشار اقدام به کشت اراضی به صورت اشتراکی نمودند که این سنگ بنای مارکسیسم و کمونیسم در هزاران سال بعد شد .از وجوه شاخص این دوره شکل گیری ادیان جدید برای حفاظت از رعیت در برابر امپراطوری بود که عقاید مزدک و مانی از آن جمله اند  واین عقاید توسط امپراطوری ساسانیان به شدت سرکوب شد ولی نرم افزار ایران زمین که همان دین زرتشتی و شاه ملت بود به شدت صدمه دید ودر اولین تلنگر فرو پاشید .

بعد از حمله اعراب و زیرسلطه رفتن ایرانیان این جریان  با یورش مغولان تداوم یافت و بسیاری از شهرهای ایرانیان نابود شد و غرور ایرانیان به کلی دستخوش تلاطم شد و موجی از افسردگی و بیهودگی جامعه ایران را فراگرفت از نشانه های این افسردگی پناه بردن ایرانیان به شعر و مغازله و اوامر متافیزیکی بود دیوان حافظ یکی از نمادهای این دوره پوچی و احساس خطر و فرار از شهرها و پناه به خرابات و دوری از حقایق تلخ زندگی است .


موج دوم تمدنی ایرانیان توسط صفویان آغاز شد برای متمایز شدن از باقی اراضی و جوامع تحت تسلط خلفای عرب  و عثمانی .صفویان تصمیم به نرم افزار سازی از الگوهای باستانی نمودند و از عناصر دین زرتشت و اندیشه شاه ملت امپراطوری صفوی را بنا نمودند و از میراث ایرانیان حفاظت نمودند .از یادگارهای این دوره ساخت بناهای گوناگون در اصفهان رواج مذهب شیعه
و مناسبتها یی چون عاشورا میباشد که با شکوه در ایران زمین پاسداری میشود .این موج دوم تمدنی ایرانیان با هسته های اولیه اختراعات صنعتی در چین همراه بود که بعدها توسط قومیتهای بیرون هلال اوراسیا اقتباس و تداوم یافت و منجر به انقلاب صنعتی شد و تمدنهای نوین چون روسی انگلو ساکسون و هلندی  پروس و فرانسوی از دل انها بر امدند و اقوام داخل هلال اوراسیا توسط اقوام خارجی مورد یورش قرار گرفتند .در پایان امپراطوری صفوی بر اثر  عدم توجه به این انقلاب صنعتی و نبود بروز اوری صنعت و انتقال نهاده های تولید از کشاورزی به صنعت دچار اضمحلال شده و با حمله شورشیان افغان نابود شد .

سومین جریان تمدنی ایرانیان در اثر تصادفات گوناگون به وقوع پیوسته و از چند فرهنگ متفاوت ابشخور شده و از ناحیه اطراف ایرانشهر تحریک میشود .بعد از اصلاحات ارضی ملاکانی که نسل اندر نسل مدیران اقتصادی ایرانیان بودند از پایه های حکومت جدا شدند پس سازمان حکومتی قدیم قابل ارجع نبوده و دراثر انقلاب 57 خورشیدی از هم پاشید از فروپاشی نظام شاه ملت بزرگترین مهاجرت ایرانیان در طول تاریخی شکل گرفت .این گروههای مهاجر تحت تاثیر فرهنگ شخص گرا تمدن غرب  آبشخوری جدید برای فرهنگ ایرانی شکل داد .از طرف دیگر برای اولین بار بعد از فروپاشی امپراطوری  روسی تزاری -شوروی شمالی ایران فرصت پیدا کرد تا خود را باز بیابد .از سوی دیگر اگر چه امپراطوری عثمانی پاشیده بود  ولی دیوار غربی آن در بخش ترکیه و عراق همچنان مستحکم بود با فروپاشی حکومت صدام در اثر حمله نیروهای ائتلاف این دیوار بعد از 500 سال فروپاشید و نقاط ایرانشهر دوباره به هم تماس سرزمینی پیداکرد .موج سوم تمدنی ایرانیان با فروکش کردن قدرت اقتصادی غرب و افزایش توان اقتصادی کشورهای شرق آسیا شروع به کریستالیزه شدن کرد از اولیم شاخصه های این موج تمدنی تولید علم بیشتر افزایش طبقه تحصیلکرده مشارکت بیشتر بانوان نوعی دموکراسی نخبه گرا .کم کردن فاصله تکنولوژیک و پرسش جامعه ازگذشته  خود میباشد .این تمدن جدید از سه آبشخورباستانی، صفوی  و غربی تغذیه میشود و توسط عناصر فرهنگی خود در نقاط مرزی فرهنگی ایرانشهربزرگتر  تحریک میشود و قومیتهای درون جغراقفیای فرهنگی ایران باستان و ایران شیعه تحریک میشود .این تمدن جدید اگر چه در مرحله ابتدایی است ولی دارای  استخوان بندی محکمی از سه جریان فکری  باستانی غربی شیعی است
این موج تمدنی همانند هر تمدن دیگری برای گسترش احتیاج به انرژی دارد و در اولین مرحله باید حتما دست به تولید انرژی بزند و از تمام ظرفیتهای ذخایر هیدرو کربنی و انرژیهای نو مانند خورشید باد  هسته ای و فری انرژی استفده بهینه نماید .
این تمدن جدید باید از نقاط درون  جغرافیای فرهنگی و اقتصادی خود به خصوص در سر مرزها حمایت کند نقاط تماس تمدنی ایرانیان از شرق تا مرزهای اقوام هزاره در شمال ارمنستان و تاجیکستان و قفقاز جنوبی در جنوب شیعیان عربستان و درغرب تا لبنان میباشد .سازمان مرکزی این تمدن باید از این مردمان این مرزها حمایت کند و این دیواره های مرزی را پاسداری کند تا در خاورمیانه کلنگی شده از حمله اقوام بدون دولت  به داخل مرزهای تمدنی جلوگیری کند .ایران باید بتواند درون این جغرافیا سرمایه گذاری اقتصادی نموده و اقتصاد این نواحی را با سراسر مرزهای تمدنی و پیکره آن توسعه دهد بطوریکه سراسر این پیکره به نوعی به هم مربوط باشند  و جدا از هم نتوانند وجود داشته باشند .خرده فرهنگهای داخل این مرزهای جغرافیایی باید به نوعی به تدریج ازراه  روشهای علمی  پاک شوند تا نرم افزار جدید امکان برقراری نظم و قوام را داشته باشد .این موج تمدنی ضمن توسعه صنعتی باید به انقلاب الکترونیک نگاه داشته باشد  و نوعی نظام اقتصاد تولیدمصرف محور را مد نظر قرار دهد یعنی مصرف کنندگان خود نوعی تولید کنندگان باشد .تمدن جدید نباید اشتباه دو امپراطوری قبلی را کرده و اجازه بدهد زبان پارسی به عنوان زبان واحد علمی و دیوانی در مرحله اول و در مرحله دوم به عنوان زبان متداول نشر و توسعه یابد .ایران باید سرمایهگذاری وسیعی از طریق دادن بورسهای دانشجویی گوناگون برای دانش آموزان  سراسر مرزهای تمدنی نو انجام دهد  ضمنا با توجه با رشد اقتصاد دریایی باید توسعه جدی  نظام دریا سالار  را مد نظر قرار دهد .