تا اینجای کار مشکلی نداریم که کشور ایران بنابر برخی پایه های قوی بخواهد بلوک قدرت باشد .مشکل اینجا پدید می آید که جمهوری اسلامی به عنوان وارث امپراطوریهای قدیمی یک پارادوکس بزرگ درون خودش دارد یعنی در مستعمراتش به نوعی آزادی اجتماعی و حتی رگه های رقیقی از سکولاریسم پایبند است و از آن به سختی دفاع میکند .مثلا نصر الله به خوبی با جامعه مسیحیان لبنان پیوند خورده و مزاحم آزادیهای اجتماعی آنان که نیست حتی به شیعیانش هم کاری در این زمینه ندارد و اصولا شیعه در تناسب با سنت از نوعی تساهل ذاتی برخوردار است .
یا مثلا سر کار خانم اسما اسد خیلی شیک و با کلاس به اصطلاح فرنگی ها گورجس هستند و تمام دعوای اسد با مخالفان اش سر همین آزادی اجتماعی است و داعش و احرام الشام و النصره دنبال این هستند که نسخه اسلام حجاز را پیاده کنند که این با مذاق اسد و بالتبع نظام جمهوری اسلامی ایران نمیخواند که زن به بردگی برود و به نوعی طرفدار خوشپوشی و خوش نوشی هستند
یا مثلا سر کار خانم اسما اسد خیلی شیک و با کلاس به اصطلاح فرنگی ها گورجس هستند و تمام دعوای اسد با مخالفان اش سر همین آزادی اجتماعی است و داعش و احرام الشام و النصره دنبال این هستند که نسخه اسلام حجاز را پیاده کنند که این با مذاق اسد و بالتبع نظام جمهوری اسلامی ایران نمیخواند که زن به بردگی برود و به نوعی طرفدار خوشپوشی و خوش نوشی هستند
.حالا بر عکس در قلب این امپراطوری اوضاع بر عکس است و نظام دنبال پوشش و حجاب و این امور است .و قطعا تاریخ این مورد را به عنوان پارادوکس امپراطوری ایرانی قرار خواهد داد .ولی حالا سیدحسن نصر الله بد ، اه ، جیز ولی انصاف هم خوب چیزیست طرف هم دارد یک کشور را اداره میکند هم مردمش شیک میگردند حالا رگ عشیره ایتان باد نکند که عرب و عجم .خوب بالاخره انسان ها از روی دست همدیگر نگاه میکنند و یاد میگیرند و به بهسازی امور میپردازند .تاریخ سراغ ندارد امپراطوری با استاندارد دوگانه در برابر شهروندانش و تمام ساکنین امپراطوری باید از نوعی استاندارد عادلانه برخوردار باشند وگرنه تضاد ساختاری درپیکره سامانه باقی خواهد ماند که موجب مشکلات آتی خواهد شد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر