کل نماهای صفحه

۱۳۹۴ دی ۲۳, چهارشنبه

اگر هیتلر امروز جای روحانی رییس جمهور ایران بود



حتما سوال میکنید این چه پرسشی است هیتلر!!! روحانی !!! روحانی حقوقدان است چه ربطی دارد به هیتلر ولی نکته همینجاست .هیتلر همانند روحانی وارث یک کشور  ورشکسته اقتصادی بود با شش میلیون بیکار(30%) نا امید گرسنه او قبل از انتخابات   قول داد ظرف 4 سال بیکاری ناپدید میشود برای همه کار درست میکند فقط  مردم به او اعتماد کنند و مردم به هیتلر همانند روحانی اعتماد کردند .توجه داشته باشید زمانیکه هیتلر رشته امور را در آلمان بدست گرفت  دنیا در شوک بحران اقتصادی 1929 وضعیتی بهتر از الان نداشت .اما هیتلر با آن اقتصاد ویران چه کرد نتایج حیرت انگیز مایه رشک همه ملل مترقی است حتی اقتصاد کنونی آلمان هنوز بر همان پایه سوار است و هیچگاه از نفس نمی ایستد براستی چرا درحالیکه دنیا دارد از وضعیت اقتصادی و بیکاری مینالد آلمان چنین اقتصادی محکم دارد  باید سری بزنیم به تاریخ اقتصادی ،علمی که در ایران مغفول مانده است و ما تاریخ نویسی اقتصادی یا نداریم یا بسیار کمرنگ است .


اقتصاد هیتلری :
هیتلر با اقتصاد آلمان چه کرد اولین کاری که هیتلر کرد آشتی بین طبقات مردم بود درست مخالف اقداماتی که احمدی نژاد در ایران داشت که طبقه مرفه را در مقابل دهکهای پایین جامعه قرار میداد .او اقدامات رفاهی و ایجاد مجتمع های تفریحی را در جهت با نشاط سازی فضای کار تدارک دید .او نیک میدانست که همه ابنای بشر دوست دارند تا از دست اوردهای تکنولوژی بهرمند باشند لذا از دکتر پورشه خواست تا اتومبیلی ارزان قیمت زیر 1000 دلار را برای اقشار کارمند و کارگر  تدارک ببیند تا همه بتوانند لذت داشتن ماشین و  خاطره زیبا را با خانواده  تجربه کنند لذا ماشین فولکس واگن  تولید و به سرعت محبوب شد .
تاکید بر طبقه متوسط وفربه کردن آن ،آلمان نازی خدماتی را به اقشار ضعیف اعطا کرد که حتی در حال حاضر کمتر کشوری انرا تامین کرده است او کارگران راه با کشتی کروز به مسافرت می فرستاد با  همان مختصر درآمدی که کارگران داشتند تا لذت سفر با کشتی فقط در اختیار قشر مرفه نباشد .این خدمات که بسیار ارزان برای کارگران حاصل  میشد سبب بانشاط شدن جامعه و افزایش تولید ملی شد تفریحات عموما زیر 100 مارک هزینه بر میداشت .
توجه ویژه به  موتورهای و استارتر های اقتصادی : از جمله اقدامات آلمان نازی توجه ویژه به راهسازی بود راههایی که هنوز شریان حیاتی اقتصاد المان هستند اتوبانهایی که هنوز سخاوتمندانه مسافران را میزبان هستند .راهسازی و پروژه های زیر بنایی از جمله مواردی هستند که اشتغالزایی بالایی دارند و خصوصا راهسازی  ارز کمی  میخواهند ، راهسازی جمعیت بیکار را  دوباره مولد کرد و شهروندان احساس مفید و شریف بودن داشتند .
توجه به تولید نظامی با توجه به نیاز آلمان حدود  10درصد تولید ناخالص ملی به امر تولید اسلحه اختصاص داده شد  و از این نیاز آلمان امنیت ملی اش را ارتقا داد و رفته رفته قوای نظامی تحلیل رفته را بازسازی کرد .
 همه اینها در کنار کاهش بهره بانکی و حمایت از کارآفرینان نتایج حیرت آوری را بوجود آورد ظرف 4 سال بیکاری ناپدید شد گویا هیچوقت وجود نداشت :
سرسره نرخ بیکاری  از سی به سه درصد 

شاخص تولید ناخالص ملی  در میان کشورهای  صنعتی  در دهه 30  میلادی .

البته من میدانم تمام اینها را و بهترشانرا اقتصاددانان ما بهتر از من میدانند و نظیر این نسخه ها بارها در ایران  تجربه شده خصوصا بعد از جنگ  تحمیلی ولی چرا جواب نداده  چرا که این نسخه های مینارد خوراک دم و دست  کشورهای تمامیت گراست .فوت کوزه گری چیست .فوت کوزه گری همان ملی گرایی است نسبت اقتصاد با ملی گرایی نسبت مستقیم میباشد البته  نباید این ملی گرایی  سرانجام ناخوشایند دیگر ستیزی داشته باشد در حد همان نجابت ایرانی  .تمام این نسخه ها میسر نیست بدون اقدامی ملموس تا پرچم ایران شیر را بخود نبیند  هیچ رکودی برداشته نخواهد شد و هرگونه رونقی صرفا در حکم مسکن خواهد بود وراه توسعه پایدار نیست .اختلاسها ادامه خواهد داشت چون پول و اسکناس کشور زیاد مفهمومی برای مردم کشور ندارد و ارزشش همچنان کاهش  خواهد یافت تا اسکناس و سکه ایرانی  منقوش به نماد های هویت ملی نشود غسل تعمید نخواهد یافت  و فساد  چون موریانه در و دیوار ما را خواهد خورد و صف طویل شکایت مالی و چک برگشتی در دستگاه قضا همچنان طویلتر خواهد شد. تا همه اقشار مردم زیر یک پرچم ملی  چون شهروندان یکسان و درکنار هم نه  در برابر یکدیگر  به آباد کردن ایران بپردازند  هیچ فسادی ریشه کن نخواهد شد .
 برای  نمونه   به  نمودار پایین توجه کنید چگونه  همان جشنهای 2500 ساله از یک کشور عصر گاو  آهن اقتصاد پیشرو ساخت .



تا شیر در باد پرچم ایران نیاید اوضاع همین است لذا نخبگان هرم  قدرت را تشویق به برگرداندن اسد الله به پرچم ایران میکنم که این عین قرائت درست از  جذب حداکثری و دفع حداقلی است



سال سخت اقتصاد ایران در پیش است و کفتارها بی شمار آیا شیری در بیشه است هنوز .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر